Warning: Declaration of AVH_Walker_Category_Checklist::walk($elements, $max_depth) should be compatible with Walker::walk($elements, $max_depth, ...$args) in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-content/plugins/extended-categories-widget/4.2/class/avh-ec.widgets.php on line 62

Warning: Declaration of AVH_Walker_CategoryDropdown::walk($elements, $max_depth) should be compatible with Walker::walk($elements, $max_depth, ...$args) in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-content/plugins/extended-categories-widget/4.2/class/avh-ec.core.php on line 876

Warning: Parameter 2 to wp_hide_post_Public::query_posts_join() expected to be a reference, value given in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 324
توهمات شاه اسماعیل « پرثوه

سلام

شاه اسماعیل یکم که بنیان گذار سلسله ی صفوی بود در سال 866 هجری خورشیدی در اردبیل به دنیا آمده بود . او فرزند شیخ حیدر بود که حاکم منطقه ی خود بود و اقدام مهم اش حمله به چرکس های قفقازی بود , با آرمان کشور گشایی و در ظاهر به نام جهاد اسلامی با کفار مسیحی .

پس از مرگ پدر که در یک سالگی اسماعیل روی داد او و خانواده اش چند سال در زندان و اسارت بودند و پس از آن به درایت مادرش که مارتا نام داشت به لاهیجان گریخته و نزد حاکم آن دیار ماندند .

نگاره ای از شاه اسماعیل صفوی که بوسیله ی یک هنرمند ناشناس ونیزی کشیده شده است .

در 13 سالگی اسماعیل به همراه تمامی آنهایی که از پدر و برادرش حمایت کرده بودند از لاهیجان خارج شد و پس از چند جنگ پیروزمند , سلسله ی صفویه را بنیان نهاد .

موفقیت های زیاد در دوران نوجوانی و القائات مادر از یک سو و چاپلوسی و کاسه لیسی اطرافیان چاپلوس از سوی دیگر سبب شد که شاه اسماعیل خود را فردی مافوق بشری و آفریده ی ویژه و برتر خداوند بشناسد و چنان تکبر و نخوت پیدا کند که در تاریخ مثالش نباشد .

شاه اسماعیل خود را مورد نظر امامان شیعه می دانست و همه ی پیروزی ها و خوش شانسی هایش را به امداد های غیبی آنان نسبت می داد .

او خود را معصوم و تنها سرشت پاک در میان آفریدگان خداوند می دانست .

به چند  نمونه از ادعاهای او در مورد خودش توجه کنید :

“پدرم علی و مادرم فاطمه و من یکی از دوازده امام هستم !!!!”

“من عیس ابن مریم و خضر و اسکندرم !!!”

“من همراه منصور بر سر دار بوده ام , من همراه ابراهیم خلیل در آتش بوده ام , من همراه موسی در تور بوده ام !!”

” من نور محمد و سر علی ام , من گوهر دریای حقیقت و راز اناالحق و حق مطلق ام !!”

” من توفان نوح را در ازل دیده بودم که می آید !!”

” من از ذات مرتضی علی ام , من سلطان غازی ام “

گویا در نامه ای که به شیبک خان ازبک نگاشته ( شاه اسماعیل و شیبک خان ازبک دو فرد مذهبی بسیار  متعصب بودند که به دلیل همین تعصبات رو در روی هم ایستادند و نتیجه را هم که می دانید , شیبک خان کشته شد و بوسیله ی درباریان شاه اسماعیل خورده شد !!!! ) گفته است که: ” من مصداق آیه ی شریفه ی :  “وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا” سوره ی مریم آیه ی 19 هستم و خداوند 1000 سال قبل در قرآن مرا برگزیده و راستگو نامیده .” در همین نامه ادعا کرده که به او نوید آسمانی آمده که تا پایان جهان بر دنیا حکومت خواهد کرد ( شگفتا که شاه سلطان حسین هم دقیقا همین توهم را پیدا کرده بود ) .

کوتاه سخن آنکه شاه اسماعیل صفوی از این دست توهم ها بسیار داشت . پایان کارش را می دانید ؟

او که ید طولایی در اختراع و اجرای شکنجه های غیر انسانی بر روی مخالفانش داشت در جنگ با سلطان سلیم عثمانی ( جنگ چالدران ) شکست خورد . در آن جنگ برخورد تیر با بدنش به او فهماند که مانند دیگران ضعیف و شکست پذیر است. ناگهان انگار از خواب غفلت برخاست و دانست که انسانی عادی , بدون توانایی و ویژگی به خصوصی است . پس از نجات بوسیله ی دو قزلباش از جان گذشته غرور و نخوت اش به باد رفت و از فرط افسردگی به شراب خواری و عیش و عشرت پرداخت .

شاه اسماعیل ده سال پس از شکست چالدران زنده بود و تمام این ده سال صرف سه چیز شد : میگساری و لواط و عجز و التماس به درگاه سلطان سلیم و سایر همسایگان برای آنکه نیایند و خاک سرزمین صفوی را به توبره نکشند .

شرابخواری مداوم ( که در کاسه ی سر شیبک خان ازبک بود ) و اشتغال بیش از حد به هم جنس بازی باعث شد که اندک اندک اشتهای او به غذا کمتر و کمتر شود , به حدی که بوی غذا باعث حالت تهوع او می شد . ادامه ی این روند به مرگ شاه اسماعیل درسن 37 سالگی منجر شد .

این چنین مرگی انصافا که سزاوار چنین انسان توهم زده ای هم هست . نیست ؟

****

از آنجایی که دوستان خواننده ایراد به جا و واردی مبنی بر نداشتن آبشخور را به نوشته ی بنده بارها و بارها گرفتند همینجا عرض می کنم :

سفرنامه شاردن یک آبشخور خوب است .
کتاب سیاست و اقتصاد عصر صفوی از استاد باستانی پاریزی هم آبشخور مناسبی است .
کتاب نقش قزلباشان در تاریخ ایران نوشته ی آقای امیر حسین خنجی , هم در دسترس است و هم گویا و کامل .
زندگانی شاه عباس اول نگاشته ی نصرالله فلسفی
و کتاب روضه الصفویه که تاریخ نگاشته شده به دست مورخ رسمی دربار صفویه است .

78 Comments »

  1. فرشاد
    2:52 ب.ظ در ژانویه 25th, 2011

    مردی بوده واسه خودش ها! 😀

  2. محمد نظری
    4:46 ب.ظ در ژانویه 8th, 2012

    دوست گرامی و متعصب شبیه شیبک خان!
    با سلام ابتدا لطف بنما و اصول ژورنالیستی رو رعایت فرما که اصل نخست ان آوردن رفرنس برای مدعای خویش است
    شما مطالبی رو از شاه اسماعیل صفوی نقل کرده ای که هیچ مرجعی نشان داده نمی شود و این یعنی شما انسان با عناد و متعصبی هستی
    دوم اینکه ایا شما کرد نیستی؟
    سوم اینکه شرابخواری تا به امروز سنت هر حاکم و حکمرانی است و اینکه شاه شراب بنوشد باکی نیست انچه زشت و غیر اخلاقی است وطن فروشی و مزدوری بیگانه است که متاسفانه شغل برخی افراد شده است!
    از اینکه پادشاه دلاور و شیرافکنی چون شاه اسماعیل را به لواط متهم کرده اید برای شما سخت متاسفم
    لواط در شرع مبین اسلام و مدهب تشیع حرام می باشد اما در مدهب حنفی سنی امری مباح و در شرایط سخت مجاز است!
    پس این سنی ها هستند که لواط کارند نه پادشاهان ایرانی
    هرچند اصول غیر اخلاقی در بین شاهان ایرانی رواج داشته اما در مدهب تشیع امری است حرام ولی در مذهب سنی حلال است! آنهم با کودکان!!!
    شما گویا شرافت هم نداری که خودت رو معرفی کنی و یک رزومه ناقابل از خودت بگذاری تا ما با خصایا مززتان اشنا بشویم
    در پایان شما را به مناظره دعوت می نمایم و این اشعار را به شما پیشکش مینمایم:
    کی شود دریا زپوز سگ نجس
    کی شود خورشید از پف منطمس

  3. وحید فلاحی
    2:13 ب.ظ در ژانویه 17th, 2012

    سلام
    1 ) من به دنبال تعریف تعصب , نوشتارم را یک بار دیگر خواندم . اما هرچه کردم نشانی از تعصب در آن ندیدم . کاش شما به جای توهین مصادیق تعصب را نشان می دادید . هر چند که برای تعریف کردن تعصب همین پیغام شما یک نمونه ی کامل و بی عیب و نقص است : ” پادشاه دلاور و شیرافکن !!! ”
    2 ) بابت توهین تان به اهل سنت بسیار متاسفم . کرد بودن هیچ تفاوتی با ترک بودن ندارد , تنها انسان بودن می تواند فضیلت انسانها باشد .
    3 ) جناب آقای نظری , شتر سواری دولا دولا نمی شود , اگر لواط کار بودن صفویه را فقط به صرف ممنوعیت اش در شرع مبین تشیع و دین اسلام رد می کنید الکل هم به همان اندازه مردود است و شاه مورد علاقه ی شما با همان منطق شما , حق زیر پا گذاشتن آن قانون را هم نداشته و اگر گذاشته که در مورد لواط هم می توانسته همان کار را بکند .
    4 ) در مورد لواط در دوره ی صفوی , اگر می خواهید آگاهی کسب کنید کتاب شاهد بازی در ادبیات پارسی نوشته ی دکتر سیروس شمیسا و کتاب رستم التواریخ نوشته ی رستم الحکما که حود در دوران صفوی زیسته آبشخورهای گویایی هستند .
    5 ) رابطه ی میان شرافت و معرفی نام نویسنده را هر چه کردم پیدا نکردم , اما اگر شما کمی دقت می کردید من خودم را معرفی کرده ام .
    ** من پیغامهایی که در شان وبلاگم نباشند را معمولا پاک می کنم , اما پیغام شما را به دلیل آنکه نماد روشنی از تعصب کور و ناآگاهی و صد البته نبود ادب به شمار می رفت منتشر کردم تا برای خوانندگان بار آموزشی داشته باشد .
    ضمنا دعوت به مناظره کرده بودید که در رابطه با شما عبارت مفاحشه بیشتر مصداق دارد که آن هم از توان من خارج است . پس خدا نگهدار .

  4. پریسا
    5:21 ب.ظ در مارس 22nd, 2012

    من دختری14 ساله هستم وبا خواندن این مطالب اشک از چشمانم جاری شد که چرا عصری که در تاریخ ایران عصری کثیف بوده در کتاب تاریخ سوم راهنمایی عصر شکوفایی ایرن بوده و برای خود و هم سن و سالانم متاسفم که باید همچی مزخرفاتی را در امتحانات بنویسیم.
    اگر این مطالب درست باشند برای شاه اسماعیل که البته دیگر لیاقت لقب شاه را ندارد متاسفم وبیشتر برای مردم ان دوره ی وحشتناک.امیدوارم که خدایی که اسماعیل به او ایمان داشته روز اخر او را به سزای اعمال کثیف اش برساند.
    با تشکر از شما اقای وحید

  5. وحید فلاحی
    9:07 ق.ظ در مارس 25th, 2012

    سلام پریسا خانم . مهم نیست که در کتابهای مدرسه چه می گویند , مهم این است که هنوز منابع تاریخی خوبی در دسترس ماست . مهم دانستن این نکته است که نظام آموزشی ناکارآمد ما کمتر توان آموختن به کودکان و نوجوانان را دارد . شما تلاش کنید که از مدرسه راه و روش آموختن را بیاموزید . تا می توانید کتاب بخوانید . پیروز و سربلند باشید .

  6. پریسا
    9:47 ب.ظ در آوریل 5th, 2012

    من همیشه سعی می کنم به سایت شما سربزنم .اگر میشه خلاصه ای از زندگی ادلف هیتلر بر روی سایت به نمایش بگذارید . ممنون از شما

  7. وحید فلاحی
    10:47 ق.ظ در آوریل 7th, 2012

    سلام . به روی چشم .

  8. واصفی
    3:16 ب.ظ در آوریل 17th, 2012

    آقایی که دم از دین و مذهب تشیع میزنی … ببین که همین عالمهای شیعه و همین شاهان شیعه چطور مردم را مجبور به سجده کردن در برابر شاه می کردند و چطور علما از این عمل دفاع می کردند.
    http://www.islamtxt.net/article/500 مقاله : سجده علما و عوام شیعه بر شاهان صفوی

  9. سید
    12:06 ق.ظ در می 2nd, 2012

    در همان کتاب سوم راهنمایی جنگ چالدران پیروزی ایران بر ترکها با سپاه اندک ایران صورت گرفته است .لواط و شراب و ادم خواری .حالا یه عده قلیلی این شاه را همتراز خدا میدانستند و بخاطرش جان می داده اند .

  10. امیر
    1:18 ب.ظ در ژوئن 11th, 2012

    سلام . کتاب قزلباشان در ایران اثر امیر حسین خنجی رو بخونید اونوقت میبینید که چه خاک برسر هایی پادشاها ن ایران و الگویی برای شیعه بودن ما هستن . من خودم هم شیعه ام اما واقعا خاک توسر این پادشاهان ایران

  11. مرضیه
    5:38 ب.ظ در آگوست 27th, 2012

    دورد بی پایان برشما.تشکر فروان از شما.کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی دکتر شریعتی راهم درمورد مصداق این حرف ها بخوانید.

  12. اکبر
    8:30 ق.ظ در سپتامبر 4th, 2012

    دوستان گرامی
    اینجانب ترک آذری و با مذهب شیعه هستم.
    ازهمه شما ممنون که نظرات خود را بیان فرمودید ولی با کمی تامل میشود گفت که:
    1-اولادوست عزیز که نوشته ای که لواط در میان اهل تسنن جایز (مباح ویا مکروه ویا در مواقع سخت و….) است بایستی به عرض برسانم که نه سندی ونه مدرکی به این نوشته ات نداری ونخواهی داشت واصولا همچین تفکری در این مذهب ودر این قوم دیده نشده است و وجود ندارد.
    جنابعالی بیشتر کار توهین وافترا را پیشه کرده اید .اگر نویسنده ویا محقق ویا دانش طلب هستید تعصبات خشک مذهبی را کنار بگذارید ودر کمال ادب واحترام به ادیان ومذاهب و مخصوصا به اقوام سخن برانید.
    2-ربط دادن یک سخن از یک شاه ودوره ای که بالغ بر 400سال (شاید هم بیشتر -دقیق نمیدانم)از آن میگذرد وهیچ کدام از ما حتی یک لحظه از آن زمان را درک نکرده ایم ،به یک قوم وطایفه (عین قول شما -کردها-) یک اشتباه محض بوده وبر فرض اینکه اگر در آن زمان آن اتفاقات افتاده اند در این زمان با افرادی چون ماها به نظر هیچ فرقی نداشته اند چرا که اصولا ما دنباله رو همان شخص واز قضا همان شخص از بنیان گذاران همین مذهب ما بوده است.
    لطفا با تامل وتفکر بیشتر حرف بزنیم و بیشتر مطالعه کنیم و نگذاریم سایه شوم تعصبات مذهبی وقومی به افکار واندیشه هایمان لطمه ای وارد کند.

  13. وحید فلاحی
    11:21 ق.ظ در سپتامبر 4th, 2012

    سلام
    هم میهن آذری عزیز , بسیار خوشحالم و سپاسگزار که در این هنگامه ی نارضایتی و جدایی خواهی که بسیاری از جوانان آذربایگان را فرا گرفته , گفته های منطقی و مستدل و دلنشین شما در حمایت از هم وطنان دیگر و نفی نگاه متعصبانه و مغرضانه ی این بازدید کننده ی تند رو را می خوانم . سربلند و پاینده باشید .

  14. حسین افتخاری
    1:06 ق.ظ در نوامبر 25th, 2012

    با احترام برای اثبات بعضی از گوشه های زندگی بزرگان تاریخ مدرک لازم است و احساسات نویسنده نباید بعنوان مدرک مورد استفاده قرار گیرد و گرنه مثل متن فوق خواننده براحتی می فهمد این نوشته خالی از غرض نیست.

  15. وحید فلاحی
    2:43 ب.ظ در نوامبر 27th, 2012

    غرض ؟ هر چه که با باورهای شما همخوانی نداشت غرض و مرض است ؟ بدبینی شما نسبت به تاریخ و خوشبینی تان نسبت به حکام گذشته ناشی از چیست به خودتان مربوط است , ولی صفویه ی ترک 500 سال پیش هیچ ارتباط سببی و نسبی با بنده ی خراسانی نداشته اند . ضمنا وقتی می خواهید به کسی توهین کنید نیازی به احترام نیست . راحت باشید . برای آبشخورهای نوشته هم در بخش دیدگاهها چندین و چند بار توضیح داده شده .

  16. محمد
    10:10 ب.ظ در دسامبر 14th, 2012

    به احتمال زیاد تاریخ تولدشاه اسماییل اشباه نگاش شده .تاریخ صحیح۸۹۲تا۸۹۴میباشد.لطف کنید ماخذ خودرا بفرمایید

  17. وحید فلاحی
    9:34 ب.ظ در دسامبر 17th, 2012

    با سپاس از اشاره ی به جای شما , 866 هجری خورشیدی درست بود که به اشتباه قمری نگاشته شده بود . یزدان پاک خواننده هایی همانند شما را زیاد و از شمار ناسزاگویان و متعصبان کم گرداند , هم ایدون باد .

  18. ملا عمر
    2:16 ب.ظ در دسامبر 27th, 2012

    سلام آقای فلاحی
    میگن که سلطان سلیم زن و ناموس شاه اسماعیل رو به عنوان باج و حق الخروج با خودش برد و شاه اسماعیل هم مثل سیب زمینی فقط تماشا کرد که چه جوری زنش رو میبرن درسته؟

  19. وحید فلاحی
    9:10 ب.ظ در دسامبر 29th, 2012

    بله آقای بمب , سلطان سلیم در بازگشت از جنگ چالدران با وجود این که مردم سنی مذهب تبریز شادمانه از او استقبال کردند دستور غارت و تخریب شهر را داد و همسر شاه اسماعیل را هم که در این شهر ساکن بود به اسارت با خود برد . اما اگر شما می خواهید از گفتن این جمله پیروزی یک مذهب بر مذهب دیگر را نتیجه گیری کنید سخت راه به بیراهه برده اید . چون قاطی کردن این افراد با باورهای مذهبی خود گمراهی است .

  20. دومان
    4:42 ب.ظ در دسامبر 29th, 2012

    سلام عليكم
    آْقاي فلاحي عزيز
    در ابتدا ميخوام يك سياستي كه در ايران عليه مذاهب موجود و قوميتهاي موجود پيگيري ميشود را برايتان به اختصار توضيح دهم،
    بعد از سلطه ي اجنبيان انگليس بر خاك مقدس كشورمان ايران، اتحاد ملي كه بين مذاهب و اقوام بود براي انها مسلما مشكل ساز بود،و اقداماتي عليه اين اتحاد صورت گرفت،از نمونه هاي بارز اقداماتي بود كه عليه مذهب رسمي كشور و تحريك مردم براي قوميت گرايي و زبانگرايي (؛اوج دوران پهلوي)كردند.مسلما براي زير سوال بردن يك مذهب پاك مثل شيعه بايد از پايه وارد عمل شد چون هر ايرادي كه به خود مذهب گرفته شد به شكر خدا شيعه جواب دندان شكني به آنها داد،پس بايد موسس هاي آن در ايران را زير سوال ميبردن،باتوجه به آنكه شاه اسماعيل زماني اقدام به حكومت كرد كه هدف اصلي آن برپايي مذهب خود در ايران بود،لازم به ذكر است كه شاه اسماعيل خود علوي (يك شاخه عرفاني در شيعه ،كه عقايدي عرفاني و اندكي نزديك به صوفي گري دارند؛به وحدت وجود ايمان كامل دارند)بود و او را از عرفا ومرشدان اين مسلك ميدانند.وبا در نظر داشتن اينكه اين شخص زماني اقدام به رسمي سازي مذهب شيعه كرد كه اكثريت مردم ايران مذهبشان فرقه عمري(سني هايي شديدا متعصب به جناب آقاي عمر )داشتند؛و بايد بدانيم كه هر حكومتي هميشه مخالفاني داشته حتي حكومتي كه خود رسول اكرم(ص)وحضرت علي (ع)داشتند،حتي نقل است دشمنان علي (ع) او را دزد و بي نماز ميدانستند،حتي در زمان حكومت آل اميه لعنت الله عليهم حضرت علي مورد لعن مردم قرار گرفت؛ديگه ما خورشيد حقيقتي روشنتر از علي (ع) كه نداريم،ولي واقعا مگر حضزت علي (ع) چنين شخصيتي داشتند،مسلما نه نه نه…ولي به خاطر جو سازي ونقل و قولهايي بي اساس و استفاده از مرجع هايي بي اعتبار همچون معاويه ابن ابي سفيان مردم فريب خوردن،حتي با وجود اينكه اكثر برادران سني هم مخالفتي با حضرت حق علي(ع) بودن اين فاجعه رخ داده بود،حال ما از شاه اسماعيل چه انتظاري بايد داشته باشيم كه اقدام به تغيير مذهب چند قرني متعصبان مذهب اهل سنت داشت،حال براي چنين شخصيتي كه نطق،دلاوري و مذهبي پاكي كه تبليغ آن راميكرد همگان را تحت تاثير قرار ميداد، نبايد براي جلو گيري از گرويدن عوام و خواص به شاه اسماعيل اقداماتي صورت ميگرفت،مسلما چرا… و باز براي همان قومي كه شخصيت عظيمي مثل حضرت علي (ع) را دزد بي نماز واز دين برگشته نشان داده بودن،زير سوال بردن شاه اسماعيل( كه خاك پاي علي (ع) هم نميشه و يه انسان عادي هست) كه ديگه كاري نداشت، وشروع به درست كردن تهمت هاي عليه شاه اسماعيل كردن تا او را از چشم مردم بيا ندازند،و در دوران معاصر و زمان سلطه ي انگليس ها به ايران دوباره از همان منابعي كه ضد شاه اسماعيل(علتش رو عرض كردم) بود استفاده كرده وشروع به سست نشان دادن پايه ي مذهب شيعه در ايران،حتي شيعه ها را هم در فريب دهند،تا من شروع به موضع گبري عليه مخالفان تشيع و راويان اين قولي كه هيچ اعتمادي به درست بودن آن نيست،بكنم،وآنها نيز به همان صورت.و ما درگير بحث در مورد يك دروغ آشكار باشيم وآنها فرهنگ و دين و ناموسمون رو به غارت ببرند.لازم به ذكر است كه بگم مطلبي كه ثبت كرده ايد مشكل شرعي دارد،چون 1-تهمت زدن به اشخاص با منابعي نا معتبر و مغرضانه2-به خطر انداختن اتحاد بين مسلمانان واقوام(نمونه اش در نظرات موجود بود)3-فريب دادن مردم و……………….
    حال به نظر من اشخاصي كه با خواندن اين مطلب و م طالبي اينگونه مشكلي در طرز فكرشان پيش آيد شما مسؤليد. پس از دختر خانومي كه ابراز نظر وعلاقه كرده بودن(وعلاقه شديدي به آدلف هيتلر كه يك متعصب بود و تعصب نژادي با عقايد هر مسلمان مخالفت دارد) وديگر اشخاص حلاليت بگيريد.

    مهدي خواهد آمد وآينده براي ماست!مهدي خواهد آمد و از شما انتقام خواهد گرفت.
    هر كس به علي و به مريدان علي اهانت كنه ، آنها را خوار و زبون خواهد كرد.
    ،ما علوي هستيم و از علي راه مان را ميگيريم!راه سلطان حق را خواهيم رفت تا حق(خدا) محمد(صٌ)علي(ع) از ما راضي بشوند.بگذار نا اهلان هرچه ميخواهند بگويند،خدا ما را حفظ ميكند!!!

    مهدي گلجك و گلجك بيزيمدير!مهدي گلجك و سيزدن انتقام آلاجاق،هر كيم علي يه و علينون مريد لرينه اهانت ائتسه اوللاري خوار ائدجك.
    بيز علوييك و عليدن يولوموز آليق! سولطان حق يولون گئدريك تا- حق محمد علي- بيزدن راضي اولا…….
    قوي نا اهلي لر نه ديجك دئسين!بيزي آللاه قورسون!!!!

    از بچه هاي دانشگاه ملاير هستم اگه مشكلي هم در مورد حرفام داشتيد با اين شماره تماس بگيريد
    09387926376
    با تشكر

  21. وحید فلاحی
    6:08 ب.ظ در دسامبر 29th, 2012

    یک پرسش برایم بسیار آزار دهنده شده , مگر من در باب مذهب تشیع چیزی گفته بودم که این همه احساسات اهل یقین جراحت برداشته و هر روز انبوهی از ناسزاهایشان را باید راهی زباله دان کنم ؟
    چرا شاه اسماعیل , خود مذهب تلقی می شود ؟
    ( ضمنا آقا را با قاف می نویسند نه با غ )
    اگر می خواهید چیزی را ترویج کنید در بستر اهانت به دیگران امکان پذیر نیست .

  22. علی
    2:48 ب.ظ در ژانویه 2nd, 2013

    از این که وقت خودم را صرف خوندن این اراجیف کردم از خودم معذرت میخام…

  23. وحید فلاحی
    6:58 ب.ظ در ژانویه 2nd, 2013

    پرستش کورکورانه ی صاحبان قدرت ریشه در روح و سرشت انسان , بویژه انسان شرقی دارد . تمام بار گناهش بر دوش شما یک نفر سنگینی نمی کند . ولی شما به اندازه ی خودتان و در حد خودتان و در برابر خودتان بابت این ضعف آشکار گناهکارید . اگر تاریخ اراجیف است , بزرگی ها و عظمتهایی که شما در خیالاتتان برای هر صاحب قدرتی می آفرینید هم اراجیفی بیش نیست .
    پرستش خدا را سزاست , دست از انسان پرستی بردارید .

  24. محمد جواد عسکری بشکانی
    10:32 ب.ظ در آوریل 4th, 2013

    سلام. خواهشمندم گفته هایتان را از کتابهای پارسی که در زمان صفویه نوشته شده درون گیومه گذاشته و بنویسید تا گفته هایتان مستند شود.

  25. علی
    11:30 ب.ظ در آوریل 9th, 2013

    باسلام خدمت همه ی خوانندگان عزیز جناب اقای فلاحی ایاشماایرانی نیستید ایاوطن پرستی نداری چراپشتوانه تاریخی خودت رابه بادمیدهی به خودت بیاتونز ایرانی هستی این راهم بایدذکر کنم که ایرانیان هرچه بودند لواط کار نبودند بیشترروی سخنانتان تامل کنید

  26. وحید فلاحی
    8:48 ب.ظ در آوریل 11th, 2013

    سلام
    چرا عزیزم , من ایرانی هستم و سرزمینم را کمتر از شما دوست ندارم . ولی برخلاف دیدگاه شما , شاه اسماعیل را پشتوانه ی تاریخی خودم نمی دانم . فرموده بودید ایرانیان هرچه بوده اند لـــــواط کار نبوده اند . از شما دعوت می کنم سری به ادبیات منظوم و منثور ایران بزنید . اگر جست و جو در ادبیات ایران برایتان کسالت بار است و یا از حوصله تان خارج است ایرادی ندارد . کتاب شاهد بازی در ادبیات پارسی از دکتر سیروس شمیسا را از نشانی زیر دانلود کنید . آنقدر سند و مدرک غیرقابل انکار برایتان دارد که قانع شوید .
    http://readbook.ir/51/

  27. یوسف شیرین پور
    3:53 ب.ظ در ژوئن 4th, 2013

    آقای محترم که به گفته خودت اهل خراسانی با این کارهها می خواهی جلب توجه کنی اشتباه نکن لول سایتت بالا نمیره هنوز سر تیتر نرسیدی تو نگران تاریخ خراسان باش بدون اهل کجایی از زیباییهی شهر یا روستات بنویس اغلب تاریخ نویسهای ایران مثل تو بی سواد بودن منابعی هم که ذکر می کنی اغلب از این نویسندهای متعصب که ترجمه رو تحریف می کنن الان عصر غار نشینی نیست همه سواد دارن تو هیچ کدوم از منابع مشهور و معتبر که در سطح دنیا تحقیق میشن از هیچ کدوم خبر نداری من خوندم به هیچ کدوم از گفته های تو برخورد نکردم خیلی برات متاسفم کتاب سیروس شمیسارا که به عنوان سند آوردی خوندم اون بیشتر واقعیت راجع به شمارو نوشته روی واقعی شاعران پارسی رو نه ترکی ایرج میرزا مثال معاصر شاهد بازی اما تو ادبیات ترکی نمی تونی یک بیت هم پیدا کنی پیدا کردی مثال بزن پس کلاه خودتو محکم بچسب که همین الانشم آذربایجان امنترین نکته ایران به حساب میید برو قسمت حوادث ببین چه خبره ببین تو کدوم قسمت مملکت فساد زیاده اون فیلمهایی که میزارن تو اینترنت راجع به کجاست تو حرف میزنی کسی ندیده اما تا حال حاضر ثابت شده ماشاللا خیلی عکس و فیلم دارین تو غصه صفوی رو نخور چون خیلیها مثل تو نتونستن ثابت کنن فقط بلوف زدن اگر جرعت مناظره داری زنگ بزن 09149955681اگه جرعت داری سواد داری تا روشنت کنم

  28. وحید فلاحی
    5:26 ب.ظ در ژوئن 8th, 2013

    خسته نباشی هم وطن

  29. صادق
    1:25 ب.ظ در ژوئن 12th, 2013

    من اعتقاد دارم برای‌‌ بر پایی دین ‌یک عده باید جهنّم را به جان بخرند شاه اسماعیل از اونایی بود که به خاطر عشق زیاد به امامان به جهنّم رفت توجه داشته باشید اگر اون روزگار شاه اسماعیل به سنی‌ها سخت نمی گرفت امروز سنی‌ها ی ایران مثل سنی‌های سوریه سر ما شیعه‌ها رو می بریدند و دنبال ناموس ما بودند البته به اذن الله لطفا یک طرفه به قاضی نروید و کمی منطقی فکر کنید

  30. محسن
    11:54 ب.ظ در جولای 5th, 2013

    با سلام
    همین جوری یه نوشته ارسال کردین دیگه؟ درسته؟
    می خوای گفته ی شما مبنی بر اینکه شاه اسماعیل خودش رو اماو و پیغمبر و … می خوند رو رد کنم؟
    شهرت شاه اسماعیل بعدا توسط خودش به خطایی تغییر کرد
    اما چرا؟
    موقع لشکر کشی به عراق و نبش قبر حر و جریان دستمال امام حسین در کربلا و …
    شاه اسماعیل فهمید که کاری که راجع به حر انجام داده ( اشتباه بود)
    فهمید که خطا کرده و از اونجا به بعد فامیلی خودش رو به خطایی تغییر داد
    حالا خودتون با عقل و منطق قضاوت کنین!
    کسی که خودش رو اینجوری اهل خطا بدونه چطور می تونه خوش رو پیغمبر و امام بدونه
    یا مثلا
    کثافتی مثل یزیدبن معاویه با اون همه جنایت و کفرش بعنوان یک حاکم مسلمان
    هیچ وقت شراب یا لواط رو حلال و مشروع اعلام نکرد
    حال شرم نمی کنین که توهین به این بزرگی رو به پادشاه صفوی می بندین؟

  31. وحید فلاحی
    12:53 ب.ظ در جولای 6th, 2013

    سلام . روزی که این نوشته ها را درباره ی صفویه آماده می کردم حتی گمان هم نمی توانستم ببرم که مردم تا این حد به سلسله های سلطنتی و پادشاهان سرپردگی و باور داشته باشند . گروهی با انگیزه های اعتقادی , گروهی با انگیزه های قومی و قبیله ای و … .
    اگر کسی هم می گفت باورم نمی شد که نوشته درباره ی شاه اسماعیل صفوی به عرصه ی ظهور تعصبات مذهبی شیعه و سنی بدل خواهد . یکی می آید و می گوید به ائمه توهین کردی , یکی می گوید ترکها و مغولها سرور هستند, دیگری به خلفای مورد احترم اهل سنت توهین می کند .
    خلاصه بگویم سخت شگفت زده شدم از این همه ارادتی که در آغاز قرن بیست و یکم به شاهان و قدرت مدارن در دل هم وطنانم موج می زند .
    وقتی ما در این سطح از سرسپردگی به کانونهای قدرت هستیم با چه منطقی دموکراسی باید اصلی ترین مطالبه مان باشد ؟ نمی دانم .
    شاید لازم باشد در خودمان , خواسته هایمان و تعلقاتمان بازبینی جدی داشته باشیم .

  32. سمانه
    11:01 ق.ظ در جولای 9th, 2013

    سلام
    اگه می خوایین دروغ و اراجیفی رو راجع به شخصی ببندین
    لطفا کمی حرفه ای تر عمل کنین
    یعنی چی من عیسی بن مریم ، خلیل الله ، فرزند فاطمه و علی و …. هستم؟
    یه بچه ی 6 ساله هم می دونه که این چیز امکان نداره
    حالا یه پادشاه اونم موسس یک سلسله اینجوری بگه؟

  33. وحید فلاحی
    5:42 ب.ظ در جولای 9th, 2013

    سمانه خانم عزیز , سید ها که به خودشان می گویند سید اولاد پیغمبر , واقعا اولاد پیغمبر نیستند , هر 6 ساله ای به فرموده ی شما این را می داند . منظورشان این است که نسبشان به پیامبر می رسد . شاه اسماعیل صفوی هم مدعی نبوده که بیش از یک پدر و بیش از یک مادر دارد . منظورش این بوده که به همان بزرگی و تقدس آنهاست و ادامه ی ایشان است . پیروز باشید . 🙂

  34. پدرام
    4:27 ب.ظ در آگوست 14th, 2013

    سلام

    انصافا نه میخوام به هیچ کسی توهین کنم نه قصد دیگه ای دارم
    من چهار روز پیش سر قبر این بنده خدا بودم (شاه اسماعیل)
    این چیزایی که گفتی انصافا میشه بهش بست ؟!
    من دنبال حقیقتم حالا هر چی میخواد باشه !

  35. وحید فلاحی
    8:14 ب.ظ در نوامبر 26th, 2013

    پدرام جان , پیام شما برای من روشن کرد که چرا این همه برای ساخت آرامگاهها هزینه می شود . هر چه آرامگاه بزرگ تر و با شکوه تر و پر تکلف تر , صاحبش بزرگتر و بهتر .

  36. salar
    8:40 ب.ظ در دسامبر 3rd, 2013

    کرد بودن هیچ تفاوتی با ترک بودن ندارد>> ba slm agaye vahid falahi lotfan mazhab e omari ra ba mahzab e alavi ye ja nagozarid. ma ba mazhab e omari hich moshkeli nadarim vali dalayele ziyadi vojod darad ke zena zade bodan omar ra esbat mikonad ke shayeste nist ke an dalayel inja matrah shavad. va darbareye shah esmayil ke sar ta pa mayeye nang iran bod ba karhayi hamcho lavat ke nam iraniyan ra lake dar kar va in muzoe bar hich kas penhan nist va khaheshan ba in bahs haye enherafi zehne hamvatanan ra por nakonid.

  37. امیر سام فر
    12:04 ب.ظ در ژانویه 31st, 2014

    به یزدان اگر ما خرد داشتیم کجا سرنوشتی چنین داشتیم
    بعد از حمله اعراب به ایران، به مدت ۸ و نیم قرن هیچ خاندان ایرانی بر ایران به صورت مستقل حکمرانی نداشت، بلکه ایران توسط خلفای عرب، سلاطین ترک، خان‌های مغول اداره می‌شد شاه اسماعیل یکم اولین کسی بود که ایران را یک پارچه کرد ایجاد وحدت ملی
    شاه عباس بزرگ یا شاه عباس کبیر، نامدارترین شهریار دوران صفوی است
    حکمت متعالیه در زمان شاه عباس توسط ملاصدرا مطرح میشود
    کامل ترین سبک معماری سبک اصفهانی در زمان صفویه
    قمه زنی و مراسم شاخسی برای اذری زبانان ایران میباشدومشابه ندارد زنجیر زنی وتبل زنی برای مصیحیان است
    صلیب در اصل چلیپا میباشدو علامت نماد ایرانی است
    شاه اسماعیل برای تمامی فرزندانش اسامی پارسی وایرانی انتخاب کرد
    بعد از صفویه اسلام ایرانی جایگزین اسلام عربی شد مکتب تشیع به 3 اصل بر میگردد پهلوان اول که امام علی جایگزین رستم شد دوم عاشورا که از سوگ سیاوش و درفش داری کاوه ومقابله با ظلم میباشد سوم امام زمان که از سوشیانت زرتشتییان برگرفته شده نماد امید به اینده می باشد
    ایرانیان با این سه اصل در چالدران جنگیدن و با افتخار تا اخرین نفر شهید شدند ولی تصلیم نشدند
    هیچ حکومتی کامل نبوده وایراداتی دارد
    مشکل اصلی امام علی با نادان بودن جامعه زمان خود بود
    ایران هر ضربه ای که خورد از بیخردی بعضی افراد کوته فکر است
    جاوید ایران

  38. امیر سام فر
    12:30 ب.ظ در فوریه 5th, 2014

    جنگ چالدران
    شاه اسماعیل به عثمانیان فرصت داد تا آرایش دفاعی خود را کامل کنند. دوازده هزار ینی چری مسلح به شمخال در پشت زنجیره‌ای از توپها قرار گرفتند مانعی که به صورت سدی تفوذ ناپذیر در مقابل سپاه ایران که بیشتر سواره نظام بودند قرار گرفت. با شروع جنگ جناح راست سپاه ایران جناح چپ عثمانیان را در هم کوبید و فرمانده آن‌ها حسن پاشا نیز کشته شد. صلابت نخستین یورش سپاه ایران به حدی بود که سلطان سلیم لحظاتی پس از شروع در گیری به گمان اینکه کارش با شکستی برق آسا به اتمام رسیده در پی گریز از معرکه بود. کثرت سپاه عثمانیان و محدودیت فضای نبرد به حدی بود که سپاهیان سلطان سلیم برای رویارویی با ایرانیان پشت نیروهای خود مدت‌ها به انتظار می‌ایستادند.

    با شروع به کار کردن توپها نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیان تغییر کرد. استفاده از توپخانه برای ایرانیان مصیبت بار بود. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب در معرکه کشته شدند و خود شاه اسماعیل نیز با فداکاری چند قزلباش جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم یکم پس از در هم شکستن سپاه صفوی به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. تلفات طرفین در جنگ چالدران ۲۷۶۵۴ هزار تن از ایران و ۴ هزار نفر از سپاه عثمانی کشته شدند.
    با به کارافتادن توپ‌ها و کثرت نیروهای مهاجم نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانی‌ها تغییر کرد. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب که همراه با شاه اسماعیل و سربازان در عدم عبور دشمن و ورود آنان به وطن تا پای جان هم قسم شده بوند در معرکه کشته شدند. شاه اسماعیل نیز که به رغم اصرار سالاران و عالمان همراه پس از خود دو فرمانده را به جانشینی اش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری به قرآن کریم و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقی‌مانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم پس ازعقب نشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد.

    شاه اسماعیل کشته شدگان جنگ را در کنار بقعه شیخ صفی الدین به خاک سپرد. پس از آن این گورستان با نام شهید گاه شهرت یافت.

  39. امیر سام فر
    3:04 ب.ظ در فوریه 8th, 2014

    روح همه بزرگانی که برای سرافرازی کشور شیران ایران جنگیدند شاد
    لعنت به … که بر علیه کشور بزرگان ونام آوران ایران فعالیت میکنند واراجیف بر علیه جنگجویان وبزرگان ایران میگویند

  40. یاسر
    7:10 ب.ظ در مارس 4th, 2014

    آقا مچکرم-مطالب جالب و زیبایی بود-اینهایی رو که میان بهتون بی احترامی میکننو بیخیال شو-سه در صد جامعه ما کتاب میخونن!!اونم چه کتابایی!!!بیقین سخنان دکتر شریعتیرو اثبات کردی-با تشکر

  41. فریار
    7:02 ب.ظ در مارس 31st, 2014

    اقا شه اسماعیل بخاطر خاکش ایران از عشقش که تو غربت اسیر بوده می گذره و وقتی سلطان ترک در اضای دادن بخشی از خاک ایران توسط شاه اسماعیل حاضر بوده همسرشو بهش برگردونه شاه پیشنهادشو نمیپذیره حالا ما داریم به چنین مردی حالا با هر اعتقادی که داشته توهین میکنیم…

  42. فرشته
    9:53 ب.ظ در ژوئن 15th, 2014

    خاك توسر توهم زاي خودت بي غيرت وطن فروش
    دروغ تحويل مردم نده نه منبع داري نه اسم
    من كتاب زندكينامشوخوندم حرفاي تو كاملا دروغهههههه

  43. وحید فلاحی
    5:32 ب.ظ در ژوئن 19th, 2014

    فرشته خانم گرامی , توهم زا صفتی است که بیشتر برای مواد مخدر روانگردان کاربرد دارد , نه کسی که شما دیدگاه یا گفته اش را نپسندیده اید . برای مطالعه ی تاریخ منابع تاریخی را به شما پیشنهاد می کنم . کتاب روضه الصفویه را من ننوشته ام و تاریخ نگار رسمی دربار شاه عباس نوشته ( در سالهای اخیر این کتاب منتشر شده ) اگر دوست داشتید با تاریخ آشنا شوید خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم . یا به عنوان مثال کتاب رستم التواریخ که نوشته ی محمدهاشم رستم الحکما نویسنده ی دوران شاه سلطان حسین است و با تصحیح خانم دکتر شیرین بیانی منتشر شده است . به هر حال امیدوارم پاینده باشید .

  44. قزلباش
    1:59 ق.ظ در جولای 28th, 2014

    آزاد اندیش چرا نظر منتشر کرده ی منو حذف کردی ؟ استدلال تلخه ؟ رد کن نه صورت مساله رو پاک کن!
    نکنه با حقایق تاریخی هم اینکار رو می کنی ؟

  45. وحید فلاحی
    4:13 ب.ظ در آگوست 4th, 2014

    سلام
    جناب زرتاب گرامی , نمی دانم نظر شما کدام بوده و آیا حذف شده یا نه ! اگر در دیدگاهتان توهینی به کسی یا چیزی وجود داشته بله حذف کرده ام . در گذشته که حال و حوصله ی بیشتری داشتم به جای توهینها … می گذاشتم , ولی این روزها دیگر حوصله ی سابق را ندارم و هر پیامی که حاوی دشنام و واژه های ناشایست باشد را پاک می کنم .
    از سوی دیگر پرثوه یکی دوبار در سال گذشته دچار مشکلاتی همانند حذف ناگهانی از هاست و چند مشکل فنی دیگر شد که بخشی از نوشته ها و همین طور پیامهای خوانندگان گرامی پاک شدند که بابت آنها پوزش می خواهم.
    به هر روی اگر گفتار خوانندگان گرامی مستدل یا غیر مستدل , منطقی یا غیر منطقی , عقلانی یا غیر آن , هر چه که باشد منتشر می شود , مگر آنکه توهینی در آن باشد . مودبانه بگویید , مخلص همه ی شما هستم و از جان و دل پیامتان را منتشر می کنم .

  46. ایرانی آزاده
    12:02 ب.ظ در فوریه 13th, 2015

    با سلام خدمت همه هموطنان
    با خسته نباشد به آقای فلاحی و زحمتی که از بابت ارائه یک نظر و شرح یک مطلب تاریخی ارائه نمودند. من از تعصب کور و پاسخ های گاهن ضدونقیض و یکطرفه به آقای فلاحی ناراحت شدم.
    اگر ایشان حتی مطلبی را که با توجه به مستنداتی ارائه کردند کسی نپذیرفت نباید مانع تحقیق و ارائه نظر شد شما خواننده گرامی از هر قوم وملیتی که هستی خودت وظیفه تحقیق و به یقین رسیدن را داری.|
    گناهی متوجه آقای فلاحی نیست و این جریان ترساندن و ترسو بودن از ارئه بحث و نظر و اندیشه از چه چیز نشات میگیرد من سر درنمی آورم.دیکتاتوری در پحث و اندیشه جایگاهی ندارد صحبت از یک شخص به مثابه کل و حتی یک جز از مذهب و تفکر مذهبی نبست این خلط مبحث است از بابت عجزو ناتوانی در ارائه جواب است اگر میتوانی مطلبی را به درستی بدون تندی و یکجانبه گری و بدون تعصب قومی و مذهبی رد کنی نیاز به گردن کشی عربده جوئی ندارد. آقا جان بنده به این دلایل ( . . . . ) نظر شمارا وارد نمیدانم و رد میکنم. به همین سادگی به قول خودتون در قرن بیست و یکم هستیم و بدور از ناآگاهی و فاقد دسترسی به اطلاعات و منابع تاریخی نیستیم درسته پس با همان شرایط مدرنیته جواب بدهید.

  47. محمد
    12:09 ق.ظ در آوریل 25th, 2015

    سنه گوربان شاه اسماعیل

  48. رضا
    3:14 ب.ظ در می 6th, 2015

    با سلام خدمت دوست و همکار قدیمی خودم وحید جان 🙂
    اولش می خواستم فقط چند دقیقه ای گذارا مطالب سایت رو یک نگاه اجمالی بکنم تا اینکه به این مطلب جنجالی شاه اسماعیل رسیدم و الان فکر کنم بک ساعت از مرور پست اصلی و نظر دوستان که به شما خیلی لطف داشتن 🙂 میگذره و بنده هنوز در بهت و حیرت کامل هستم.
    اول از همه از خود مطلب؛ صادقا بگم تا حالا از این قسمت زندگی شاه اسماعیل اصلا و ابدا اطلاع نداشتم. ولی جسته و گریخته از فساد عصار پادشاهی ایران (البته اون دوره هایی که خیلی ها بهش افتخار می کنن) شنیده بودم مثل شرابخواری بیش از حد خشیارشاه و دستور برهنه کردن همسرش برای نشان دادن زیباییش به درباریان یا زن بارگی افسار گسیخته وکیل رعایا و ….
    (ولی اصلا انتظار همچین چیزی رو نداشتم)

    به هر روی قصدم از نوشتن این پیام تنها اظهار شگفتی از زندگی شاه اسماعیل نبود، بلکه نظرات هموطنان عزیز (به خصوص اون اشخاصی که روی شیعه بودنشون تعصب خاصی داشتن) بشتر برای من عجیب بود.
    دوستان عزیز منم شیعه هستم ولی چیزی که اینجا منو خیلی اذیت می کنه اینه که شما اصل اولیه شیعه بودن رو نادیده گرفتن؛ یعنی همون نقد پذیری و تکیه بر عقلانیت (که مدام توسط علمای شیعه تکرار می شود) دوست ما اینجا از طرف منابع معتبر تاریخی صحبت می کنه ولی شما از روی احساسات

    اولا اینجا مطلب تاریخی بود نه مذهبی دوما مورد بحث شاه اسماعیل هست (نه امام حسین)

    دوستان عزیز اگر شما واقعا شیعه هستید باید بدونید ملزوم شیعه بودن دانش و آگاهی است و متاسفانه کمبودش امروز در جامعه ما حاصلش فقط میشه تحریف و خرافات؛ که این باعث میشه شما بدون کمترین اطلاع نسبت به موضوعات مختلف و فقط از روی شنیده ها و حدس اظهار نظر کنی و گوش و چشمت رو برای شنیدن و دیدن نظر مخالف (یا حتی فقط پرسشگر) کر و کور کنی (منظورم از این دو کلمه آخر توهین نبود)

    در انتها از شما دوستان عزیز تقاضای تعقل و صبر بیشتر هستم
    موفق باشید.

  49. وحید فلاحی
    8:01 ب.ظ در می 8th, 2015

    سلام رضا جان , خیلی ممنون از لطف و محبتت .

  50. محمد
    4:12 ب.ظ در ژوئن 16th, 2015

    این اطلاعات کاملا درست مردم تا قبل از شاه اسماعیل سنی بودن اون همه رو با قتل عام شیعه کرد کسایی هم که میگن این صحبت ها دروغ این ی حقیقت تلخ این افراد ی دروغ شیرین به مزاغشون بیشتر خوش میاد تایک حقیقت تلخ

  51. محمد رضا
    9:10 ق.ظ در جولای 28th, 2015

    ممنون از اطلاعات
    واقعا عالی بود،
    اتفاقا خیلی تمایل دارم اون کتابی که معرفی کردید رو بخونم
    .شاهد بازی.

  52. وحید فلاحی
    10:03 ب.ظ در سپتامبر 5th, 2015

    محمدرضای عزیز , دست بر قضا کتاب بسیار جذاب و شورانگیزی هم هست . از دست ندهید .

  53. رامین
    9:25 ق.ظ در جولای 28th, 2015

    چقدر کوته فکر داریم،
    که حتی حاضر نیستن نقد مطلبی رو بشنون،
    همیشه دوست دارن که با دروغهای خوشگل توی عصر جهالت بمونن،
    حالا معلوم میشه که با چه تیپ افرادی شدیم هفتادو پنج ملیون
    با تشکر از جناب فلاحی

  54. سارا
    10:15 ب.ظ در آگوست 22nd, 2015

    باورش سخته که شاه اسماعیل همجنس باز بوده دلم میخواد همجنس بازا او ن دنیابسوزن بدجور
    اما شاه اسماعیل نه امیدوارم جایی برای بخشش باشه

  55. وحید فلاحی
    6:12 ب.ظ در سپتامبر 4th, 2015

    سارا خانم , برای آشنایی با این پدیده ( همجنس بازی مردان ) در تاریخ 1000 سال گذشته ی ایران , نه به گفتار من که به کتاب وزین ” شاهد بازی در ادبیات پارسی ” نوشته ی دکتر سیروس شمیسا مراجعه کنید . خود کتاب به دلیل باطل شدن مجوز در دسترس نیست , ولی نسخه ی الکترونیکی آن در اینترنت در دسترس است .
    کتاب را می توانید از اینجا دانلود کنید .

  56. قزلباش
    11:36 ب.ظ در سپتامبر 4th, 2015

    دوست عزيز چی می گی واسه خودت. شاه اسماعیل شاید شراب خوار بوده که اونم خیلی از پادشاه های ایران و دنیا بودند. شاید کار نادرست انجام داده ولی هیچ وقت همجنس باز نبوده. اگر هم گفته نظر کرده هست ویا نسبتی با امامان داره برای جلب توجه و حمایت مردم بوده تا از او و حکومتش حمایت بشه. اگر هم همجنس باز بوده و بقیه میفهمیدند حکومتش نابود می شود چون مردم مسلمان وقتی ببینند که شاهی که ادعای مسلمونی میکنه و بقیه مردم به زور شمشیر شیعه کرده علیهش قیام می کردند. شما هم به حرف چهار نفر خارجی که با ما دشمن هستند گوش نده . چون خیلی از منابع دست کاری کردند. لطف کن ذهن مردم منحرف نکن. در ضمن تصب تو اون دوران یک امر واجب بوده تا شاه از کشور و حکومت و مردم دفاع کنه وگر نه ترکان عثمانی و یا ازبک ها کشور راحت ميگرفتند. لطف کن راجع به نبرد های حماسی ایران درست صحبت کن همون جنگ چالدرانی که میگی شاه اسماعیل از کل کشور تو نیرو داشته و از تمام قوم های ایران توش سرباز بوده. ایرانی ها هم بیشترین تلاش خودشونو تو جنگ کردند طوری که حتی سلطان خون خوار عثمانی بعد از حمله برق اسای شاه اسماعیل فکر کرد کار جنگ تموم و داشت فرار میکرد .اگر اشتباه تاکتیکی شاه اسماعیل نبود ما راحت اونارو شکست می دادیم چون قوی ترین سپاه نظامی اون زمان (ینی چری ها ) برای اولین بار توی صفوف شون بی نظمی به وجود اومد و خیلی از اون ها به دست قزلباش ها یا کشته شدن یا اسیر. من تاریخ کشورم خیلی دوست دارم و ناراحت می شم وقتی می بینم یک نفر از تاریخ کشورم ایران بد مگیه. ببخشید خیلی تایپم زیاد شد از مردم خواش میکنم باديدن یک همچنین چیزی سریع ناراحت نشن وبيشتر مطالعه کنند یا حق

  57. وحید فلاحی
    10:00 ب.ظ در سپتامبر 5th, 2015

    گمان من این است که ما حق نداریم تاریخ و رویدادهای آن را آنگونه که دوست داریم ببینیم . اگر من و شما دوست نداریم شاه مورد علاقه مان همجنس باز باشد نمی توانیم چشمهایمان را ببندیم و بگوییم : نه محال است آدمی که من انقدر دوستش دارم چنین اخلاق بدی داشته باشد . کتاب رستم التواریخ را که در دوران صفوی نگاشته شده بخوانید تا ببینید جایگاه همجنس بازی در دوران صفوی و نزد شاهان آن کجا بوده .

  58. قزلباش
    1:07 ق.ظ در سپتامبر 5th, 2015

    در جواب اون آقای که گفت سلطان سلیم زن شاه اسماعیل برد و اونم فقط نگاه کرد :
    اولا راجع به این موضوع نظرات زیادی هست. یک عده میگن سلطان سلیم بعد از اومدن به تبریز اونو اسیر کرد که به نظر من با عقل جور در نمیاد که شاه وقتی ببینه که توی جنگ اجازه بده که ناموسش توشهر بمونه حتی اگر بدونه که تو جنگ پیروز ضمن اینکه خود شاه از قدرت نظامی عثمانی خبر داشته ومی دونسته که امکان داره تو جنگ شکست بخوره.
    دوم اینکه میگن زنش را توی جنگ چالدران شرکت کرده و لباس رزم به تن کرده و در کنار همسر و بقیه سربازان جنگیده و اسیر شده. وباز هم اینجا عده ای می گویند با دادن جواهراتی که داشته آزاد شده و عده ای میگویند در کمال احترام با عزت در دربار عثمانی بوده. خود شاه هم برای نجات او تلاش های داشته که حتی من در مطلبی دیدم که نوشته شده بود بعد از شورشی در عثمانی از دربار گریخته و به آزاد شده. ولی چون من در اون دوران نبودم نمی دونم کدام یک درست است. علت ناراحتی شاه هم تنها شکست در جنگ بود. اگه ما هم خودمون جای اون بگذاریم بعد از اون همه پیروزی با این شکست ناراحت می شیم
    در ضمن این هم بگم که شدت جنگ این قدر زیاد بود که سلطان عثمانی بعد از چند روز با ترس وارد تبریز شد چون می ترسید که تله ای در کار باشه چون دیده بود لشکر ایران نسبت به عثمانی خیلی کمتر بود وبا اون همه باز هم ایران ها به سختی جلوی عثمانی ایستاده بودند و میجنگید. وبعد از ورود به تبریز از ترس بازگشت شاه با لشگر کمکی در راه بود و نسبت به لشکر قبلی بیشتر بود وبه خاطر شورش سپاهش که بایک لشکر مسلمان جنگیدند و سختی جنگ با اون هارو دیدن سریع به سمت استانبول حرکت کرد. راستی اینم بگم که تبریزی ها به استقبال سلطان نیومدن چون وحشیگری اون رو تو جنگ هایی که قبلا داشته می دونستن و می دونستند که ایرانی ها و شیعه های زیادی رو در خاک خودش کشت. خود عثمانی ها هم با حکومت قبلی که در ایران بود و سنی بود ( آق قویونلو) مشکل داشتن و در بعضی موارد درگیر و جنگ داشتند.
    آقای وحید فلاحی اگر شما از این ناراحت هستی که شاه ایران همجنس گرا بوده ویا خودش رو به امامان نسبت میده بد نیست بدونی همین حکومتی که بقل صفویان حکومت میکرد خیلی از سلاطینش همجنس باز بودند حتی من در مطلبی خوندم که مادر سلطان محمد عثمانی برای این که پسرش کمتر بدنبال زنان باشد تا در دربار کمتر دسیسه چینی بکنند او را به همجنس بازی تشویق میکرد و یا سلطان سلیمان عثمانی که حتی از دوران حکومتش فیلم ساختند (حریم سلطان) با وزیر اعظمش ابراهیم پاشا روابط همجنس گرایانه داشته ویا همین سلاطین ادعای خلافت مسلمین رو میکردند خیلی فساد ها در دربارشان وجود داشته مثل سلطان سلیم پسر سلیمان که در شراب خواری روی همرو سفید کرده بود و داشت حکومت به باد میدانم پس این که در دربار شاهان و سلاطین و امپراتوران فساد باشه و خود حاکم کشور هم فساد انجام بدهد نباید چیز عجیبی باشد چون بیشترین قدرت کشورا دارند و هیچ کس نمی تواند به آن ها چیزی بگوید و هر کاری که بخواهند می کنند. اگر حاکمی بتواند تمام فساد هارا انجام بدهد ولی جلوی خودش را بگیرد و کمتر فساد کند و یا فساد انجام ندهد و به کشورش خدمت کند مانند کوروش و داریوش کبیر و شاه عباس ویا سلطان سلیمان عثمانی باعث شگفتی همگان می شود تا به این جا که به این حاکمان لقب بزرگ و کبیر را میدهند.
    آقای وحید فلاحی از تعصب و وطن پرستی مردمان ما تعجب نکن چون این مردم عاشق کشور و تاریخش هستند و از هر چیزی که باعث بی حرمتی به آن شود ناراحت می شوند و با آن برخورد میکنند. موفق باشید

  59. قزلباش
    1:20 ق.ظ در سپتامبر 5th, 2015

    در ضمن آقای وحید فلاحی بگذارید این متن ها بمونند و خودتون و مردم این هارو مطالعه کنید. به شما و دوستان هم پیشنهاد می کنم کتاب 10 نفر قزلباش مطالعه نمایید

  60. قزلباش
    11:36 ب.ظ در سپتامبر 5th, 2015

    من می گم با شناختی که از شاه اسماعیل و اوضاع زمان او دارم خیلی خیلی بعید است که او همجنس باز بوده باشد . از کجا معلوم که این کتاب تحریف نشده باشه و یا نویسنده با حکام صفوی مشکل نداشته باشه بخصوص اینکه این کتاب در اواخر دوره زندیه نوشته شده (اون طور که من دیدم) اگر شاه اسماعیل همجنس باز بود در تمام سایت ها مثل ویکی پدیا نوشته می شد . در ضمن چون ما در اون زمان زندگی نکردیم و از زندگی حکام صفوی خبر نداریم نمی توانیم راجع به زندگیشان و فسادهایی که کردند نظر بدهیم. دوستانه به شما می گم به کتاب های که در چند صد سال پیش نوشته شده اند و امکان تحریف آن ها وجود دارد تکیه نکنید.

  61. وحید فلاحی
    9:10 ب.ظ در سپتامبر 7th, 2015

    علی عزیز محمد هاشم رستم الحکما در دوران شاه سلطان حسین می زیسته . از سوی دیگر فقط زمانی می شود کتابی را تکذیب کرد یا در درستی نوشته هایش تردید کرد که دستکم یکبار آنرا خوانده باشیم .

  62. قزلباش
    12:27 ق.ظ در سپتامبر 14th, 2015

    در مورد تاریخ نوشتن کتاب من فقط می تونم بگم دیدم که نوشته اواخر زندیه و اوایل قاجار.
    درمورد تکذیب هم می گم وقتی این همه سال از نوشتنش میگذره و افراد زیادی هستند که با ایران دشمنی دارند و نمی توانند تاریخ باشکوه ایران ببینند و می خواهند در تاریخش دست ببرند نمی توان به صورت کامل به کتاب اطمینان کرد.

  63. وحید فلاحی
    3:47 ب.ظ در سپتامبر 14th, 2015

    قزلباش گرامی , بر پایه ی دیدگاه شما ( غیر قابل اعتماد بودن منابع تاریخی ) پس قایل شدن تاریخ با شکوه برای ایران هم محل تردید و اشکال است .

  64. قزلباش
    1:14 ب.ظ در سپتامبر 17th, 2015

    وقتی چندین نفر راجع به یک دوره تاریخ یک چیز بگن حتی با این که اختلافاتی در گفته هايشان وجود داشته باشد امکانش خیلی کم که همه دروغ گفته باشند . ولی وقتی یک نفر درباره یک دوره تاریخی و یا فرد یا افراد حرفی زده باشه امکانش خیلی بیشتر که نوشته ها و گفته های اون تحریف کنند . باز هم می گم اگر شاه اسماعیل و یا حکام دیگر همجنس باز بوده باشند در تمامی سایت های اینترنت و یا در کتاب هاي که راجع به تاریخ هست گفته می شد. و حتی بعضی هم این مطلب رو در سخنرانی های خود مطرح و از آن انتقاد می کردند .

  65. وحید فلاحی
    11:04 ب.ظ در اکتبر 28th, 2015

    چه تحلیل عجیبی ! یعنی اگر گسی در یک جای ایران در یک جلسه ی سخنرانی از این موضوع انتقاد کند الزامن شما خبردار می شوید ؟ آیا بهتر نیست بجای تحلیلهای این چنینی سری به منابع نوشتاری و کتابها بزنیم ؟

  66. جعفر
    1:57 ب.ظ در نوامبر 9th, 2015

    با سلام خدمت جناب فلاحی … و عرض خسته نباشید … ممنون از جسارتتون و اینکه برای روشن شدن اندیشه افراد ، مطالب چالش برانگیز و خوبی قرار دادید.
    چند نکته : نخست این که نگران و ناراحت و خسته نشوید از این که دیگران منظور شما را نمی فهممند… البته عده ای هم نمی خواهند بفهمند(مصداق سخن شاملو که میگه سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدن آن پول می گیرد)
    نکته بعدی اینکه عده ای از ما وقتی بر اساس یک سری داده( درست یا نادرست) ساخت شناختی خود را شکل می دهیم، از اینکه آن را تغییر دهیم ، می ترسیم… این که ذره ای در باروهایمان شک کنیم، می ترسیم( ملاصدرا در فیلم روشنتر از خاموشی می گفت: ایمان و یقینی که از تندباد و طوفان شک و تردید نگذرد، یقین نیست ارزشی ندارد).
    نکته سوم متوجه دوستانی هستش که گفته بودند که مثلا من فلان منبع را خواندم، حرفهایی که آقای فلاحی گفتند، در آن نبود… اگر یادمان باشد که در دوره ای زندگی می کنیم که سانسور یکی از اساسی ترین مؤلفه های کنترل اجتماعی و مهندسی افکار است( مثلا همین فیلم مختار که ازش یک ابر قهرمان رئوف و عارف و …. ساختند) باید در بسیاری از کتابهای چاپ امروزی شک کرد. برای مثال آیا شما کلیات عبید زاکانی و یا سعدی را امروزه کجا می توانید پیدا کنید؟

    نکته آخر به نظرم نیازی نیست به همدیگر توهین کنیم ، چرا ، چون سخن ما را نمی فهمد و یا به گونه ای دیگر می اندیشد. بحث، بحث تاریخی و صد البته مهمی است.
    این که شاهان صفوی خونریز و رذل و تخریب کننده فرهنگی ایران بودند، نظری است

    و یا اینکه به زعم برخی دیگر باعث استقرار وحدت ملی و بازگرداندن شکوه و عظمت ایران بودند و غیره ذالک ؛ این هم نظری دیگر است. در مباحثه نباید از بحث اصلی خارج شد و آن را به هر چیزی نسبت داد… امید که همه ما در زمان فعلی ، درس های کاربردی از تاریخ بگیریم.

    پاینده باشید.

  67. وحید فلاحی
    11:48 ب.ظ در دسامبر 2nd, 2015

    با سپاس از پیام پر مهرتان جعفر خان 🙂

  68. جعفر
    3:00 ب.ظ در نوامبر 9th, 2015

    بنده خودم تاریخ درس داده ام و بزرگترین درد و رنج من تحویل چنین دروغ هایی است که کتاب های درسی موجود می باشد. . بسیاری از اساتید تاریخ نیز دوره صفویه را دروه تاریکی به لحاظ فرهنگی و عقیدتی می دانند، البته این که در این دوره حکومت مرکزی نیرومندی تشکیل شد و اوضاع سیاسی و اقتصادی و نظامی سامان گرفت، انکارناپذیر است. اما به لحاظ فرهنگی و تحریف عقیدتی، و فساد اخلاقی ، ایجاد بدعت های دینی و … صفویه قابل دفاع نیست. غیر از همجنس بازی و تجاوز به ناموس دیگران و صدها کار نکبت بار دیگر ، آدمخواری ، آنهم به صورت زنده، صیغه ای بود که در زمان شاهان همایون طلعت و تاج گستر و علیاشاه و کلب آستان و غیره رواج یافت. که مرحوم سعیدی سیرجانی در کتاب ” وقایع اتفاقیه ” و جناب نصرالله فلسفی در کتاب ” زندگانی شاه عباس اول ” و همین طور شاردن جهانگرد فرانسوی در سفرنامه اش افرادی هستند که به این رویداد اشاره کرده اند .

    به سایت های زیر مراجعه فرمایید

    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C

    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

    http://akshayman.blogfa.com/post-206.aspx

  69. وحید فلاحی
    11:43 ب.ظ در دسامبر 2nd, 2015

    سلام جعفر گرامی ,
    یکی از دلایل فیلتر شدن پرثوه در نوروز 1393 نوشته ای بود که به آدمخواری در دوران صفوی اشاره داشت ( شوربختانه ناچار به حذفش شدم ) و خون ارادتمندان به صفویه را به جوش آورده بود . خوب است که کسانی همانند شما هستند که به دعوت جامعه , باورهایشان را تنظیم نمی کنند و خودشان می خوانند و شناخت پیدا می کنند . سپاس از دیدگاه آگاهی بخشتان .

  70. قزلباش
    10:21 ب.ظ در نوامبر 16th, 2015

    خیر. متوجه نمی شوم ولی اگر چند نفر راجع به جلسه صحبت کرده و یا مطلبی بنویسند حتما متوجه می شوم.سعی میکنم سراغ منابعی بروم که چند نفر آن را خوانده و یا تایید کرده باشند و نه کتاب و نویسنده نا آشنا.

  71. سارا
    10:29 ب.ظ در دسامبر 13th, 2015

    چرا شاه اسماعیل بین اینهمه آدم ؟بریددرابطه با مفتیهای وهابی واون فتواهاشون صحبت کنید .کی در برابرسلطان سلیمان لجن وایساد .اعتراض شما ریشه در جایی دیگه داره ؟

  72. قزلباش
    7:20 ب.ظ در دسامبر 17th, 2015

    با سلام
    اولا: جناب جعفر در مورد سخن شما که می گویید عده ای پول میگیرند تا نفهمند اگر منظورتان من هستم که باید بگویم به جای توهین کردن به دیگران و عقاید آن ها سعی کنید تا با احترام به هم در مورد یک مبحث صحبت کنیم . من هم می توانم بگويم که شما و یا دیگران که از تاریخ مملکت بد می گویید و در اینترنت مطلب می گذارید از کسانی که با این مملکت من و یا تاریخ آن مشکل دارند پول گرفته اید تا با سخنان دروغ و بیهوده تاریخ آن را زیر سوال ببرند.
    دوم:من از اینکه ساخت شناختی خود را تغییر دهم هیچ باکی ندارم به شرطی که آن داده درست باشد و آن را همه قبول کرده باشند و مورد تایید همگان قرارگرفته شده باشد .نه فقط عده ای با منابعی ای که بسیار راحت می توان دستکاری کرد.اطلاعاتی داده باشند تا من آن را راحت جایگزین اطلاعات و یا باور های خویش کنم.
    سوم:شما می گویید که سانسور باعث می شود تا مباحثی از کتب تاریخی و غیره حذف شود. من هم به شما می گویم در این دوره به راحتی می توان کتاب های تاریخی را تحریف کرده و سخن آن ها را یا کاملا عوض کرد یا به شکل دیگری نوشت. تحریف یک کتاب که توسط یک نویسنده در گذشته نچندان دور نوشته شده از تحریف یک کتاب دینی که چند هزار سال پیش نوشته شده که سخت تر نیست در چند هزار سال پیش افرادی از همان دین کتابی که خداوند توسط پیامبرش به این قوم داده بود را تحریف کرده و از آن به عنوان کتاب اصلی استفاده می کنند . بازهم می گویم کتابی که در چند صد سال پیش توسط شخصی نوشته است خیلی راحت می توانند تحریف شود مانند همین الان که خیلی از کتب را سانسور می کنند.
    نکته بعد:شاهان صفوی نه رذل بودند و نه خونریز و نه تخریب کننده فرهنگی.همین پادشاهان خونریز و رذلی که شما می گویید، بسیار کارها برای آبادانی و سربلندي این کشور و مردمش کرده اند. خیلی از این پادشاهان برای فرهنگ و مردم این سرزمین تمام تلاش خود را کرده اند تا هم ایران پر قدرت شود و هم ایرانی آسوده خاطر باشد و جالب اینکه این شعار و هدف شاهان صفوی بوده است.
    درست است که شاه جوان ایران برای این که مردمش زیر سلطه پادشاهان متعصب و خشکه مذهب سنی عثمانی و ازبک نروند به زور شمشیر در تبریز مردم را شیعه کرد. عده زیادی از همین مردم نه از سر ترس از شمشیر بلکه به خاطر علاقه به شخص شاه شیعه شدند. شاهی که بعد از مدت ها می خواست مملکت را یک پارچه و امنیت را در کشور برقرار کند. فقط عده کمی که روی دین خود تعصب زیادی داشتند از ترس شمشیر و سربازان شیعه شدند و از کجا معلوم همین کتبی که راجع به همجنس بازی و شراب خواری و تجاوز به ناموس دیگران نوشته شده به خاطر دشمنی با شاه توسط این جماعت نوشته نشده باشد.
    خیلی جالب است در دورانی که اساتید تاریخ آن را دوره تاریک فرهنگی و عقیدتی می دانند((یا بهتر بگویم قرون وسطی ایران))میدانند در همین دوره ایران به اوج شکوه و عظمت خود بازگشت به طوری که بعد از چندین و چند صد سال حمله اعراب هیچ کس نتوانسته بود این چنین ایران را به قدرت برساند و حتی این که در زمان شاه عباس اول ایران را جزء قویترین امپراطوری های قرن با وجود کشورهای اروپایی و عثمانی شمردند. و یا در این دوره تاریک دانشمندان وشاعران زیادی به وجود آمدند و یا حتی هنرمندان با ذوق و استعداد که چنان هنر و ذوق در ساخت ایران نشان دادند که هر کسی از هر جا به ایران می آمد می گفت ایران حتی از قوی ترین امپراتوری های اروپای و عثمانی قدرتمند تر و باشکوه و زیباتر است و یا حتی اگر مردمی که در این دوره تاریک زندگی می کردند جنگی پیش می آمد به صورت خودجوش پا به عرصه جنگ می گذاشتند تا از میهن و ناموس خود دفاع کنند و از شاه خود پشتیبانی کنند.
    همه جا دنیا و در هر زمانی فساد وجود داشته است اما پادشاهان کاردان و با لیاقت سعی در جلوگیری و یا حتی کاهش فساد در بین مردم و یا دولت داشته اند.
    من در عجبم که شما می گویید در این دوره از لحاظ فرهنگی و عقیدتی و ایجاد بدعت دینی قابل دفاع نیست.چرا؟ چون دین مملکت را شیعه کردند تا مردم به سمت عثمانی و ازبک گرایش پیدا نکنند؟ چون روی دین خود تعصب داشتند که همین دین و حکومت تازه بوجود آمده و نوپا توسط سنی های خشکه مذهب و متعصب از بین نرود؟
    من خود به شخصه به برادران سنی علاقه مندم و آن ها را دوست دارم و هیچ مشکلی با آن ها ندارم. اما اگر این تعصب صفویان نبود همین سنی های عثمانی که کشتن هر شیعه ایرانی و یا تجاوز به ناموس و غارت اموال آن ها را حلال و با ثواب می دانستند مملکت را غارت کرده و به تاراج می بردند. پس همین فرهنگ و عقیده موجب شده که ایران بعد از پانصد سال ایران همچنان پابرجا باشد اما حکومتی مثل عثمانی و ازبک از هم پاشیده شود .اگر همین فرهنگ و عقده نبود من و شما الان به جای نشستن و استراحت کردن در خانه و بحث و گفتگو راجع به صفویان ، باید اسلحه دست می گرفتیم و به فتوای علمای کشور های عرب به جنگ با سوریه می رفتیم و یا ناموس خود را برای سربازان پست فطرت و حیوان صفت به میادین جنگی می فرستادیم تا حرامیانی مانند داعشی ها را ارضا کنند.
    اگر منظور شما از همجنس بازی و یا تجاوز این است که در این دوره این اتفاقات در میان مردم می افتاده است که برادر من این اتفاقات در تمام دوران و یا همین الان و در همه جا اتفاق می افتاد است.اما اگر شما می گویید این اتفاقات در دربار شاه یا به دستور او اتفاق می افتاد باید بگویم که،:اگر شاهان همجنس باز می بودند خبرش در تمام ایران و یا کشور های دیگر می پیچید و وقتی مردم می فهمیدند شاهی که آن ها را شیعه کرده خود همجنس باز و یا عیاش است این چنین از او حمایت نمی کردند و یا هنگامی که جنگی در می گرفت برای این مملکت هیچ جانثاری نمی کردند . تا دشمن بیاید و حکومت را از بین ببرد و شاه هم اگر دستور تجاوز به ناموس مردم را می داد مردم علیه او شورش می کردند تا حکومت او از را بین ببرند.
    این که شما می گویید آدمخواری در زمان شاهان صفوی (شاه عباس کبیر)رواج یافت باید بگویم همین شاه برای این مملکت و مردم از جان خودش هم مایه گذاشت . پس چطور دستور یک خوردن دیگران می دهد . شما که می گویید تاریخ تدریس کرده اید اگر کمی مطالعه می کردید می فهمیدید که این شاه افرادی که بر ضد حکومت او و یا بر اندازی او کاری می کردند به عنوان مجازات دستور به همچین کاری می داد .
    برای مثال: زمانی که یکی از امیران عثمانی را که در جنگ اسیر شده بود را به پیش او آوردند او هم برای مجازات اسیر کشوری که به ایران حمله کرده ، اموال مردم آن را غارت کرده و به ناموس مردم تعدی کرده به چگین ها(ادمخوران)گفت تا ابتدا مو هایش را بکنند و بعد او را بخورند . حال شما انتظار دارید شاه بر سر دشمنان کشور و مردم و حکومت دست نوازش بکشد و به آن ها هدیه دهد ؟!! خیر شاه پر قدرت ایران ایران برای این که درسی به دشمنان ایران و ایرانی داده باشد همچین کاری کرد.
    شاه عباس همیشه فکر رعیت و مردم بوده و همیشه با آن ها مهربان به طوری که می گفت همین انگشتری که دست من هست وقف مردم است!!!!!
    پس محال است که چنین پادشاهی و یا پادشاهان دیگر دستور بدهند تا آدمخواران مردم بیگناه را بخورند. پس نتیجه می گیریم که فقط با کسانی که برای مملکت و یا مردم خطری درست می کردند چنین کاری را می کردند.
    راجع به سایت هایی که گذاشته بودید باید بگم که دوتای آن ها برای ویکی پدیا هست که در این دانشنامه آزاد هر کسی هر مطلبی را که بخواهد می گذارد و یا می تواند خیلی راحت آن را ویرایش کند پس نباید انتظار داشت که این سایت اطلاعات دقیق و درست بدهد. چون عده ای مانند شما که با حکومت صفویه مشکل دارند خیلی راحت به آن جا رفته و می توانند با تحریف نوشته ها مطالب خود را که در مخالفت و یا بد گویی نسبت به صفویان است بنویسند.
    در سایت آخر: این مطالبی که گفته شد باید توسط منبع یا نوشته کهنی نوشته شده باشد از کجا معلوم که همین نویسنده کتاب قدیمی از سنی های شیعه نشده باشد که از ترس جان خود به گوشه ای فرار کرده ، برای مخالفت با حکومت چنین حرفی زده باشد و یا گفته ها معلوم است توسط شخصی نوشته شده با صفویان مشکل داشته است. در آخر هم بدون نوشتن منبعی نوشته های خود را به پایان رسانده است. حتی جای نوشته که صفویان باعث عقب گرد فرهنگ و تمدن شده اند. گویی این فرد از دانشمندان و بزرگان و عالمان عهد صفویه باخبر نبوده است که چنین مطالبی نوشته. در جای خواندم که در جنگی که در زمستان اتفاق افتاده بود سربازان در جنگلی رفته بودند و مجبور بودند مدتی را در آن جنگل بگذرانند .به علت سرما باید آتش درست می کردند . منتها در آن زمان هیچ کس حق شکستن شاخه درخت برای درست کردن آتش را نداشت ، شاه به ناچار سربازان را آزاد گذاشت تا برای حفظ خود از سرما از چوب درختان آتش درست کنند . اما هیچ کس به هیچ درختی آسیب نرساند . این تمدن ایران بوده که این شخص در سایت نوشته که قزلباش ها و صفویان باعث عقب گرد آن شده اند.
    راجع به شکنجه که در سایت گفته شده: شکنجه هم در زمان صفویان بیشتر برای افرادی بود است که یا دشمن کشور بوده اند و یا باعث آزار مردم می شدند . در همه جای دنیا و در همه زمان ها شکنجه وجود داشته است .اگر این شخص می گوید که بدترین شکنجه ها در زمان صفویان بوده است من می گویم در همان زمان به کشور های همسایه ایران هم نگاهی بیاندازید . تا ببینید افراد را شکنجه می کرده اند. شاید در زمان چند تن از پادشاهان به علت یکسری مسائل شکنجه ها بیشتر بوده اما در زمان بقیه پادشاهان بیشتر دشمنان را شکنجه می کرده اند در هیچ حکومتی هم این افراد را آزاد نمی گذارند و با بد ترین شکنجه ها آن ها را نابود می کنند.
    برای چندمين بار می گویم .اگر در حکومت صفویه فساد ،تجاوز، همجنس بازی و…. می بود در تمام اینترنت نوشته می شد و این دوره را لکه ننگ تاریخ ایران می دانستند و نه دوران عظمت و شکوه .و یا خود این دولت در تمام کتب و یا رسانه ها به نحوی از حکام صفوی انتقاد می کردند و یا مردمی که در آن زمان زندگی می کردند به جای پشتیبانی و حمایت از شاه و کشور، بر علیه دولت شورش کرده و یا با دشمنان آن همکاری می کردند تا حکومت سقوط کند.

    ببخشید نوشته هام طولانی شد.

    یا حق

  73. ثریا
    6:55 ب.ظ در مارس 2nd, 2016

    با سلام خدمت دوستان نظر بنده این است که از طرح مباحث تاریخی این چنینی هدف چیست؟ میشه روشنتر بفرمایید
    اینکه گذشتگان خوب بودند یا بد چه فرقی به حال ما می کند؟ ما خودمان باید به اصول اخلاقی پایبند باشیم به قول پیامبر الغیبت اشد الزنا و الغیبت اشد القتل نمی دانم ما چرا سعی می کنیم در تاریخ به جای یادگرفتن نکات مثبت اگر باشد به دنبال ترویج نکات منفی باشیم اگر ممکن است توضیح دهید.

  74. وحید فلاحی
    9:38 ب.ظ در مارس 14th, 2016

    سلام ثریا خانوم
    فتوای سرکار مبنی بر بیهوده بودن مطالعه ی تاریخ و این که : < چه فرقی به حال ما می کند ؟ > و این که بیان تاریخ غیبت است و غیبت از زنا بدتر است مرا در شوک عمیقی فرو برد !!کسانی همچون دکتر زرینکوب و کسروی و مسعود بهنود جدن چه زنا کاران بیهوده کاری بوده اند و ما نمی دانستیم .
    به هر حال ممنون که اندیشه تان را با ما در میان گذاشتید .

  75. Mehdi
    4:26 ق.ظ در دسامبر 9th, 2020

    نتیجه به استناد تمامی نوشته ها و اسناد نشان می دهد که اول شاه اسماعیل ذاتا همجنسگرا بود مذهب دین حربه سیاسی جهت قدرت بود دوم یک مستبد با تمامی ابعاد شیوه مستبدی نمایان می شد سوم یک شرابخوار معتاد. حتمن بالکحول معروف بود چهارم. معتاد به مواد مخدر بود در تبریز قهوه خانه ای وجود داشت بنام قهوه خانه خران که تا اوایل انقلاب وجود داشت و رییس آن حاجی محمد یزدانی بود ایشان بعد از انقلاب رییس زندان تبریز شد در زندان با موسوی تبریزی به جوانان تجاوز می کردند موسوی تبریزی هم اکنون در تهران برج ساز است حجره های طلاب اکثرا محل لواط است همین ملکوتی و فرزندش مهدی از لواط کاران معروفند همچون … سعید طوسی- … در رساله قبل ازتغییر نوشته که وطی در دبر زن حایض کفاره ندارد پنجم همجنسگرای یک خلقت است نه مرض و نه عادت و نه نا مشروع بلکه یک حقیقت مطلق است کسی را نمی توان بزور همجنسگرا کرد و بر عکس ۲۰ درصد مردان همجنسگرا و تقریبا کمتر از یک درصد زنان همجنس گرا هستند از اول خلقت بوده و تا آخر خواهند. بود بد ترین نگاه دینی و مذهبی و تعصب گرایانه است و ساخته پر تاخته مستبدان است بهترین راه نگرش علمی است و اثبات آن با دانشمندان علوم پزشکی و جامعه شناسان و روانشناسان و همه علوم مرتبط به آن است همجنس گرا این مانند سایرین کاملا سالم اند بر عکس کسانی که غیر علمی فکر مکنند یا بیسواد و یا عقب افتاده هستند

  76. سینا
    4:55 ق.ظ در فوریه 4th, 2021

    بدترین دوران تاریخ ایران، سیاه سیاه سیاه، صفوی ها خائنینی بزرگ به ایران بوده و هستند، برعکس تبلیغات رژیم فعلی ایران که از تاریخ سلطنتی ۲۵۰۰ کشور به عنوان دوران طاغوت یاد میکند اما به این شاهان فاسد و بیشعور که می رسد عزیز می شوند و از آنها به عنوان تنها پادشاهان واقعی ایران یاد میکنند، علتش هم مشخص است،قدرت و حکومتی که امروز آخوند های جبل عاملی لبنانی در ایران دارند میسر نمی شد مگر با شاهان صفوی و شیعه کردن مردم ایران با زور شمشیرشان آنهم برای پیشبرد اهداف کثیف حکومت خودشان. اما تعجب من از این ملت است که یکروز با شمشیر عمر مسلمان سنی شدند و برای اسلام سنی آدم میکشتند و امروز هم به ضرب شمشیر یک مشت بچه باز فاسد شیعه شده و برای تیم … آدم میکشند و به مذهب قبلی اجدادشان فحش میدهند. بلاهت ایرانی تمامی ندارد مگر با نابودی ابدی … دین و مذهب در ایران،

  77. ایرانی
    11:23 ب.ظ در آوریل 7th, 2021

    اسماعيل نه وطن می‌دانست و نه به هموطن اعتقاد داشت و انسان‌ها را مانند متاعی مورد استفاده قرار می‌داد و اصول اخلاقی نمیشناخت و تربیت درستی نداشت و به همین دلیل شخصیت درستی نداشت اینجاست که داشتن یاسای چنگیزی برای ایرانی بخت برگشته آرزو می‌شود قزلباشان هیچ نظم و قانونی نداشتند و در دراز دستی کاملا آزاد بودند وحتی اسماعیل آنها را به منکرات تشویق می‌کرد خرابی مغرب را به ویرانی مشرق گره زدو عدالت یکسان در تجاوز و نابودی وحوش همراهش برقرار کرد اما ظلمی که این مردک با همراهان مفلوکش به آذربایجان روا داشت صدها دفتر می‌طلبد شهرهای مامور و آباد ویران شد و البته چیزی از مذهب شیعه نصیب مردم نشد و اصلا انتقام عمرو ابوبکر و…. را از مردم بی پناه ایران گرفتند!!! تو گویی این گردان مردافکن را خداوند بر تعذیب مردم ایران و خصوصا آذربایجان گمارده و در روز نبرد همگی در دشت چالدران مانند گوسفند دست و پا بسته بدست توانای ینی چری کم ادعا اما جرار ذبح شدند شکست الوهیت اسماعیل و شجاعت قزلباش توامان رقم خورد و در تاریخ مسطور گردید آیا جز اینست؟

  78. مرتضی
    1:52 ق.ظ در جولای 28th, 2023

    من همیشه سیاست وشیوه حکومت نظام فعلی را با سیاست وشیوه معاویه مقایسه می کردم ومی پنداشتم شیوه حاکمیت این نظام را باید شیعه اموی نامید تا شیعه علوی ولی با مطالعه جریان صفوی میبینم که تفکر وبدعتهای آن دوران نیز در شکل دهی سیاست حکومت فعلی هم نقش بسیار مهمی داشته وتازه میفهمم که چرا بعضی ها جریان جمهوری اسلامی را شیعه صفوی اطلاق می کنن

Leave a comment

خوراک RSS برای نظرات این مطلب