Warning: Declaration of AVH_Walker_Category_Checklist::walk($elements, $max_depth) should be compatible with Walker::walk($elements, $max_depth, ...$args) in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-content/plugins/extended-categories-widget/4.2/class/avh-ec.widgets.php on line 62

Warning: Declaration of AVH_Walker_CategoryDropdown::walk($elements, $max_depth) should be compatible with Walker::walk($elements, $max_depth, ...$args) in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-content/plugins/extended-categories-widget/4.2/class/avh-ec.core.php on line 876

Warning: Parameter 2 to wp_hide_post_Public::query_posts_join() expected to be a reference, value given in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 324
قاجاریه « پرثوه

سلام

مدتهاست که کرکره ی پرثوه پایین است . غم نان و دشواری سیر کردن این شکم خیره در این دوره ی دشوار رمقی نمی گذارد برای خواندن و گفتن از تاریخ و دیگر مسایل . البته از شما چه پنهان در این دوره ی فترت پرثوه فــــــــلــتر هم شد . بیش از 2 ماه نامه نگاری و حذف 11 نوشته از وبلاگ زمینه ساز آزاد سازی آن را فراهم آورد که جای شکرش باقی است .

**************************

سلام

سالهاست که همه ی ما با دیدن تصاویر زنان درشت هیکل دوران قاجار شگفت زده می شویم . چطور همه تا این حد چاق هستند ؟ چرا همه سبیل دارند آن هم به این شدت ؟ چطور ابروی همگی اینقدر پر پشت و انبوه و پیوسته است ؟ خالهای گوشتی سیاه چرا این همه رایج بوده اند ؟

وجه مشترک همه این تصاویر شخص عکاس است . یعنی ناصر الدین شاه . او که به مناسبت موقعیتش , نخستین عکاس ایرانی است تنها کسی بوده که می توانسته این تعداد گسترده عکس از زنان حرمسرا بگیرد .

این طور که از قراین و شواهد بر می آید چهره ها در این عکسها چندان واقعی نیستند . سبیلها و ابروها و خالهای گوشتی گویا همگی با مداد مشکی کشیده شده اند . چرا ؟

گویا ابروی ضخیم و به هم پیوسته , سلیقه ی شاه بوده و او این گونه ابرو را می پسندیده . نقاشی سبیل زنان هم گویا راهی برای عرض ارادت و علاقه ی ایشان به شخص شاه سبیل کلفت بوده **. باقی چیزها مانند خال گوشتی هم احتمالن به تکرار زیاد عکاسی از چهره ی زنان و نیاز به ایجاد تنوع مربوط بوده .

تعدادی از عکسهای به جا مانده , از چهره ی انیس الدوله زن قدرتمند دربار ناصری هستند . انیس الدوله که دربسیاری از نوشته ها زن زیبایی معرفی شده در عکسهای ناصر الدین شاه چهره ی متفاوتی دارد .

این تصویری است که با نور پردازی و کادر بندی مناسب , چهره ای زیبا از انیس الدوله به نمایش می گذارد :

 anis

ولی در این عکس که سوژه دورتر ایستاده و شاید کیفیت نور و چاپ هم پایین تر بوده سوگلی ناصر الدین شاه ناگهان زشت می شود :

anis zesht

تصاویر زیادی از انیس الدوله هستند که در هر کدام سوگلی ناصر الدین شاه چهره و آرایش و لباس دگرگونه ای دارد . در یکی دور چهره با گل تزیین شده و در دیگری با دارا بودن چارقد سفت و محکم سینه ها برهنه هستند!!!  در تصویری می بینیم که زنان شکلک در آورده اند و در دیگری خواجگان حرمسرا در کنار بانوان هستند .

در تصویر پایین اثر مداد مشکی در ضخیم و به هم پیوسته شدن ابروی کمانی انیس الدوله به روشنی به چشم می آید .

11

نقاشی سبیل هم در این خدمتگذار حرمسرا به روشنی دیده می شود :

n00031692-r-b-004

از آنجایی که بیشتر عکسهای ناصر الدین شاه از زنان حرم بوده می توان حدس زد که برای فرار از تکرار مکررات بانوان را وامی داشته دستی در چهره و سر وضع خود ببرند و تفاوت ایجاد کنند .

شاید بتوان نتیجه گرفت که این عکسها نشانگر چهره ی واقعی زنان آن دوران نیستند و چون قرار بر نمایش عمومی آنها نبوده صرفن هدف سرگرمی شاه را تامین می کرده اند .

**

شوربختانه هر چه کردم به خاطر نیاوردم این موضوع ( نقاشی سبیل برای عرض ارادت به شاه ) را در کجا خوانده بودم . جست و جو در اینترنت هم نتیجه ای در بر نداشت . امیدوارم در آینده منبعی پیدا کرده و برایتان بنویسم .

سلام

شاید شما هم با من هم رای باشید که امیرکبیر بی تردید یکی از بزرگترین نامهای تاریخ چند صد سال اخیر ماست . کیفیت به قدرت رسیدن و برکناری امیر را همه می دانند که تحریک سفیران روس و انگلیس و کینه توزی و نیرنگهای مهدعلیا مادر منفور ناصرالدین شاه باعث برکناری او شد و چندی پس از آن باز هم با دوز و کلک و نیرنگ او را کشتند . قاتلی که مامور شده بود , با همکاری فراشان همراه خود , طناب دور گردن امیر انداختند و از دو طرف آنقدر کشیدند تا او را کشتند .


پیکر امیر ابتدا در گورستان “پشت مشهد” کاشان به خاک سپرده شد و یا به روایتی در سردابه ای نگهداری شد تا رطوبتش از برود و سپس به همت ملکزاده خاتون همسر باوفای امیر به کربلا منتقل شد که گویا برای خاندان قاجار در آن زمان امری متداول بوده .

پرسشی که امروز برای ما ایرانیان مطرح است این است که این بزرگ مرد تاریخمان کجا دفن شده ؟ آیا هرگز برایمان مهم بوده که پیکر امیر را کجا به خاک سپرده اند ؟ سالانه هزاران نفر با دشواریها و خطرات گوناگون رنچ سفر به عتبات را به جان می خرند . می روند و باز می گردند و هرگز کسی از خودش نمی پرسد که امیرکبیرمان کجاست ؟

جست و جویی کردم و از حجم نوشته هایی که در این مورد پیدا شد شگفت زده شدم . طبق روال همه از روی دست هم کپی کرده بودند . چیزی که مشخص است محل دقیق گور امیر روشن نیست . تنها آبشخورِ گویا در این زمینه وبلاگ یک روحانی به نام حجت الاسلام زمانی است که در سفرنامه ی عتباتش نامی هم از گور امیر برده و گفته که گور در یک حجره در ضلع شرقی حرم امام حسین است .

“در حجره هاى اطراف صحن حرم مبارک سیدالشهدإ(ع) بسیارى از بزرگان و مراجع دینى و چهره هاى دینى ـ سیاسى مدفون گشته اند و در پناه مولاى خویش آرمیده اند.

قبر مرحوم آیت الله میرزا محمدتقى شیرازى (متوفاى ۱۳۴۰ ه .ق) در قسمت شرق صحن قرار دارد. قبر امیرکبیر (صدراعظم ناصرالدین شاه)، در مقبره اى درقسمت شرقى صحن مطهر قرار دارد. “

با یکی از نزدیکان که به عدد موهای سر من !! به کربلا سفر کرده تماس گرفتم . می گفت که اهل محل می گویند گور امیر درخیابانی کنار حرم امام حسین قرار داشته که امروز به کلی تخریب و بازسازی شده است !!

برایم بسیار جالب افسوس برانگیز بود . مانند امیرکبیر یکی داشتیم و آنهم آرامگاهش ابدا مشخص نیست و شاید به کلی از میان رفته باشد . رضـاشـاه پـهلـوی که مدعی ملی گرایی و مخالفت با قاجاریه بود در طول 20 سال حکومتش هرگز کاری در جهت پا برجا ماندن گور امیرکبیر نکرد . محمدرضاشـاه هم که داعیه ی ایرانی گری و ملی گرایی و شکوه و عزت و افتخار ایران را داشت در 37 سال سلـطنتـش هرگز کاری در این مورد نکرد .

پس از آن هم ملی گرایان و جبهه ی ملی به همین روال بی تفاوت بودند . دولت جمهوری اسلامی هم که هیچ گاه تعهدی در برابر چهره های غیر مذهبی ایران نداشته ( هر چند که امیرکبیر هم با اعدام علـی محمد بــاب می تواند یک چهره ی مذهبی هم به شمار برود )

شاید این مورد فرصت خوبی باشد برای اسفندیار رحیم مشایی و پیروانش که مدعی ایرانی گری و ملی گرایی هستند . شاید پس از آوردن منشور حقوق بشر کورش به ایران , روشن کردن محل دقیق خاکسپاری امیرکبیر و ساخت آرامگاه بتواند دومین گام بزرگ این جریان برای اثبات ایرانی گری اش باشد .**

————————————————————————————————————————————————–

** نوشتن سه خط پایانی ابدا نشان دهنده ی حمایت نگارنده از اسفندیار رحیم مشایی و پیروانش ( موسوم به جریان انحرافی ) نیست . بلکه با خود گفتم شاید دری به تخته بخورد و از این نمد کلاهی هم به ایرانیان برسد و اسطوره ی سیاسی شان پس از صد و چند سال صاحب آرامگاهی بشود .