سلام
جامعه ی ما همواره از زیاده روی و تند روی گروهها و طیف های گوناگونش رنج برده و آسیب دیده . همه ی ما تجربه ی رویارویی با چهره های گوناگون تندروی را داریم و حتما از آن دلخور و دلزده ایم .
شاید نخستین گام در از میان برداشتن تند روی و افراط شناخت خودش و ریشه هایش باشد .
این چند خط از کتاب نه به زور به روشنی آبشخور و سرچشمه ی تندروی را به ما نشان می دهد :
افراطی به کسی می گوییم که از حد و اندازه خارج شود . نکته این جاست که در هر جامعه ای حد و اندازه را سنت رایج در آن جامعه تعیین می کند . به عبارت دیگر , ما با پذیرش و تکیه به فرهنگ سنتی خودمان افراطیون را محکوم می کنیم . طرفدار یک نظریه ی افراطی , باورهایش را تا ” فرط نهایی ” به بالا یا به پایین , به عقب یا به جلو می راند . او تا آنجا که می تواند در آموزه های سنتی جامعه اش اغراق و افراط می کند . اما به هر حال میان زیاده روی های او و آموزه های سنتی , یعنی میان افراط او و حد و اندازه ی معمولی ما , رابطه ای وجود دارد !
به عبارت ساده تر نمی توان سنتی را که نقطه ی حرکت آدمهای افراطی است در تندرویها و بزه کاری هایشان بی تقصیر دانست .
اگر افراطیان وجود دارند دلیلش این است که فرهنگ سنتی عناصری مناسب و مستعد افراط در خود دارد و در اختیارشان می گذارد .
آری , افراطیان اغراق می کنند و حتی شورش را در می آورند , ولی آنچه در آن اغراق می کنند , آنچه که انان شورش را در می آورند , جزیی از فرهنگ حاکم و سنت جاری جامعه است ! ماده ی اولیه ی افراط را سنت اجتماعی فراهم کرده و بهانه های زیاده روی را هم خودش به افراطیان می دهد .
سنتی که استفاده ی عاقلانه از زور را موجه بداند , در عمل زورکاری نیروهای افراطی را هم توجیه می کند . زور هرگز نمی تواند عاقلانه باشد .
زور پشت ظاهری عاقلانه پنهان می شود و هی سرک می کشد و به ما دهن کجی می کند . اگر به راستی خواهان آنیم که به خشونت گروههای افراطی پایان داده شود , باید ریشه های آن را در فرهنگ خودمان و در رفتار سنتی جامعه ی خودمان بیابیم و بخشکانیم .

سلام
تصویر زیر پس از مسابقه ی فوتبال ایران و کره ی جنوبی که با پیروزی ناپلئونی یک بر صفر تیم ملی ایران همراه بود منتشر شده و میان نسل جوان بویژه در شبکه ی اجتماعی ضاله ی !! فــــــیس بــــوک غوغا به پا کرده .
تصویر , تماشاچیان کره ای را نشان می دهد که بر عکس نود و چند هزار تماشاچی ایرانی زباله هایشان را گرد می آورند تا در سطل زباله انداخته و سپس از ورزشگاه خارج شوند . نیازی به توضیح نیست که این تعداد اندک کره ای مهمان ما بودند و ورزشگاه از آن ما بوده و در پیچیده ترین حالت ممکن هم کسی از آنها توقع چنین کاری نداشته است .
حالا جوانان ایران با دیدن این تصویر به این نتیجه رسیده اند که گرچه که ما با خوش شانسی و کمک تیر دروازه و غوغای تماشاچی توانستیم در زمین چمن یک بر صفر پیروز شویم , ولی پیروز واقعی کره ای ها هستند که شخصیتی ورای همه ی کشورهای آسیایی از خود نشان داده اند .
اصولا از دید من برابر ( مقایسه ) کردن ایرانی ها و ملتهای تربیت شده ای مانند کره ای ها و ژاپنی ها چندان کار درستی نیست . ما بدوی تر از آن هستیم که بتوانیم در عرصه ی اجتماعی با آنها رقابت کنیم .
پدر و مادرها در ایران امروز ( بر خلاف نسلهای پیش ) فرزندانشان را بدون توجه به اخلاقیات پرورش می دهند . توجیهشان هم این است که در این جامعه ی وحشی فرزندم باید بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد . اگر مودب و با شخصیت باشد کلاهش پس معرکه است . دریده ها و پررو ها برنده هستند .
تا زمانی که دید ما به دنیا فقط از دریچه ی پول و منافع مادی و مالی است و پیروزی و سربلندی فرزندمان را هم در همین چهارچوب ارزیابی می کنیم چطور انتظار داریم که جامعه مان مردمی داشته باشد با شکل رفتاری همین کره ای ها و یا ژاپنی ها که در دوره ی مصیبت بار سونامی چهره ی واقعی خودشان را به جهانیان نشان دادند .
مگر جامعه چیست ؟ غیر از این است که من و تو و برادر و خواهر و پدر و مادران مان جامعه را می سازیم ؟ تا کی می خواهیم کنار بنشینیم و انتظار داشته باشیم دیگران جامعه را اصلاح کنند ؟ تویی که امروز در فیـــــس بــــوک نوای هیهات سر می دهی و از تفاوت میان مردم ایران و کره افسوس می خوری تا چه حد به رعایت حقوق دیگران باور داری ؟ تا چه پایه خودت را وادار می کنی که شهروند خوبی باشی ؟ از پنجره ی خودرو ات زباله بیرون نیندازی ؟ نیمه شب صدای ضبط یا تلویزیونت را به آسمان نرسانی ؟ هنگام رانندگی خودت را میشاییل شوماخر ندانی و با سرعت معقول و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی برانی ؟ آیا صف و نوبت برایت معنی و مفهومی دارد یا هر جا به انتهای صفی رسیدی هزار دوز و کلک سر هم می کنی که زودتر از دیگران کارت انجام شود ( همانی که همه مان زرنگ بازی می نامیم ) ؟
آیا حاضر هستی که 50 متر دورتر بروی , ولی دوبله پارک نکنی ؟ اگر همسایه ات بگوید در خانه کمتر هیاهو کن می پذیری یا می گویی گور پدرش ؟ اگر به خاطر پدر سوخته بازی یک گروه نرخ دلار سه برابر شد حاضری کنار بکشی و از منافع خرید و فروش دلار چشم پوشی کنی تا هیزمی نباشی بر این آتش خانمان سوز ؟
آیا حاضری که کالایی را که به نرخ قدیم خریدی ( پس از گران شدنش ) به همان نرخ قدیم بفروشی و همان سود معقول را ببری ؟
اصلاح را باید از خودمان شروع کنیم . اگر قرار است که این عکس اثری داشته باشد باید نخست این اثر روی خود ما باشد و نه دیگران .

سلام
نزدیک دو سال پیش پستی داشتیم با این نام : ” بیایید فرهنگمان را پالایش کنیم ” .
تلاش شده بود که با تکیه بر هرآنچه که در یاد می آمد گروهی واژه ی پر کاربرد عربی را با برابر های پارسی اش رو در رو بگذاریم و بسنجیم که آیا می توان آنها را به کار گرفت یا باید برگردیم به همان واژه های عربی آشنا .
انصافا این کار ( جایگزینی پارسی به جای عربی ) آن سان که دیده می شود دشوار نیست و فقط کمی اندیشه ی بیشتر می خواهد .
در همین راستا دفینه ی ارزشمندی به نام : ” واژه نامه ی پارسی سره ” بدست ” فرهنگستان زبان پارسی ” پخش ( منتشر ) شده است که گنجینه ای از واژه های پرکاربرد بیگانه است با برابر ( معادل ) پارسی اش .
شاید کنار گذاشتن این واژه های بیگانه در گفت و گوهای روزمره دشوار یا کمی عجیب باشد , ولی دست کم در نوشتن که می توان آنرا به کار گرفت . ( در همین نوشته بجز نام ” زبان عربی ” تنها دو واژه ی ” انصافا ” و ” عجیب ” به کار گرفته شده اند که نشانگر شدنی بودن این ایده است ) .
اگر بنا باشد که جداسازی هویت ایرانی و عربی در پیشگاه دنیا , در دستور کارمان باشد , مهم ترین نمود فرهنگی مان ( زبان پارسی ) می تواند گام نخست باشد .
( ” هویت ” هم افزوده شد , خب من که دکتر کزازی نیستم !! )

سلام
دیشب مسابقات جام ملتهای اروپا در رشته ی فوتبال به پایان رسید و اسپانیا که جام جهانی 2010 را هم با قدرت هر چه تمامتر پیروز شده بود برای دومی دوره ی پیاپی قهرمان این جام هم شد .
اسپانیا به رسم 4 , 5 سال اخیر بهترین , هماهنگ ترین , زیباترین و موفق ترین فوتبال دنیا را به نمایش گذاشت و قهرمان شد . همه از دیدن فوتبال تک ضرب , برنامه ریزی شده و دلیرانه ی اسپانیا لذت بردند , اما آن چیزی که باعث شد همگان لب به تحسین اسپانیا بگشایند فرهنگی بود که اسپانیایی ها در زمین فوتبال نشان دادند .
رفتار اسپانیایی ها آنچنان آقا منشانه و متمدنانه بود که چزاره پراندلی سرمربی ایتالیا را وادار کرد برای شکست سنگین تیمش هیچ بهانه ای نیاورد . پراندلی بسیار محکم و منطقی و کوتاه گفت : از اول هم روشن بود که اسپانیا قوی تر و سرحال است .
پراندلی نه به مصدوم شدن دو بازیکن و تعویض اجباری اش اشاره کرد و نه به 30 دقیقه 10 نفره بازی کردن تیمش و نه به خستگی زیاد ناشی از 3 بازی سنگین در فاصله ی 8 روز . بلکه خیلی راحت و بدون احساس سرشکستگی , از برتری بی چون و چرای اسپانیا گفت . به بیان دیگر آنچنان رفتار اسپانیایی ها فاخر و دوست داشتنی بود که پراندلی از باختش سرافکنده نبود .
نه تنها در طول بازی هیچ حرکت خشن و غیر اخلاقی از بازیکنان اسپانیا ( حتی ایتالیایی ها هم در زمینه ی بازی سالم سنگ تمام گذاشتند ) دیده نشد , بلکه همکاری و روحیه ی کار گروهی و از خودگذشتگی مثال زدنی آنها هم دیدنی بود . فرناندو تورسی که خود نیمکت نشین بود موقعیت صد در صد گلزنی اش را به هم باشگاهی اش خوان ماتا می دهد تا او که فقط 5 دقیقه در کل مسابقات فرصت بازی پیدا کرده از این جام سربلند و با دست پر بیرون برود .
پس از پایان بازی اسپانیایی ها برای بازیکنان غمگین ایتالیایی راهرویی درست کردند ( همانکاری که در فینال جام جهانی هم انجام دادند ) و آنها را با تشویق و دلجویی به سوی جایگاه هدایت کردند تا مدال نقره شان را دریافت کنند .
پس از پایان بازی , بازیکنان , کودکان هم وطن حاضر در ورزشگاه ( برخی فرزندان خودشان و برخی کودکان تماشاچیان ) را به داخل زمین آوردند تا شادمانی شان را نه تنها با مردم خودشان که با همه ی مردم دنیا تقسیم کرده باشند . انصافا تصاویر شادی کودکان , جهانی ترین احساسی بود که یک تیم ورزشی پس از قهرمانی اش می توانست به مردم دنیا هدیه دهد .
در گامهای بعدی هم دیدیم که بازیکنان اسپانیا شادی بی غل و غشی را در کنار یکدیگر تجربه کردند , فارغ از آنکه چه کسی بازی کرد و چه کسی روی نیمکت نشست . هیچ گاه جام را از دست یکدیگر چنگ نزدند و در عکس گرفتن به همراه جام , هیچ رقابتی با هم نکردند .
به هر روی آنچه که از اسپانیا دیدیم نه تنها در عرصه ی فوتبال بی همانند بود , بلکه به ما این فرصت را داد که کمی هم فوتبال خودمان که یک نمونه ی کوچک از اجتماع بزرگمان است را بسنجیم .

دستهها
پیوندها
Warning: Parameter 2 to wp_hide_post_Public::query_posts_join() expected to be a reference, value given in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 308
نوشتههای تازه
بایگانیها
- آوریل 2021
- دسامبر 2020
- نوامبر 2020
- سپتامبر 2015
- اکتبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- جولای 2013
- می 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010