سلام
تصویری تکان دهنده و زیبا , خانمی که بی جان و خسته , ولی شادمان و آسوده روی سنگ فرش خیابان آلمان غربی جشن آزادی گرفته . بانگ تبلیغات دولتهای کمونیست از بام تا شام گوش فلک را کر می کرد که : ” ماییم که کرامت را به انسان بازگرداندیم , ماییم که نابرابری را از میان برداشتیم , ماییم که آزادی را به مردم هدیه دادیم ” . ولی هرگز پاسخی به این پرسشها نداشتند که چرا این بهشت را با دیوار و سیم خاردار باید محافظت کنند ؟ چرا سیم خاردارها و نگهبانان مسلسل به دست , از لایه ی درونی دیوار محافظت می کنند ؟ چرا در طول سالهای حیاتشان , صدها نفر را به جرم تلاش برای فرار از این بهشت برابری و عدالت به قتل رسانده اند و در مقابل , حتی به تعداد انگشتان یک دست کسی از بیرون به این سوی دیوار نیامد ؟

سلام
دوست دارم در مورد یک فیلم سینمایی آلمانی به نام زندگی دیگران ( Das Leben der Anderen ) چند خطی بنویسم . کم پیش می آید که فیلمی به جز تولیدات هالیوود به دست ما برسد که این یک رویداد جدا تاسف آور است . گرچه که هالیوود همواره سرچشمه ی همه ی نوآوری ها و خلاقیت ها و پیشرفتها در سینما بوده , اما گمان من این است که حتی در جدی ترین و ارزشمند ترین تولیدات هالیوود هم جایگاه تجارت و صنعت سرگرمی فراموش نمی شود .
فیلم زندگی دیگران از هیچ جلوه ی ویژه و هیچ گونه صحنه ی اکشنی برخوردار نیست . هیچ اتفاق هیجان انگیزی در آن نمی افتد , هیچ گلوله ای شلیک نمی شود و هیچ کس از صخره به دریا نمی پرد .
اما به شیوایی هرچه تمامتر فضای مه آلود و خفقان آور یک جامعه ی توتـالـیتـر و اسـتبــدادی را به تصویر می کشد . با وجود آرام و ساکن بودن همه ی داستان بیننده از جان و دل به دنبال فیلم می رود , به امید اینکه در طول فیلم زمان بگذرد و دوره ی کمونیسم به پایان برسد و اندکی فضای اجتماع آزاد تر شود , شاید که شخصیتهای داستان دیگر زیر نظر نباشند و حمام و دستشویی و اتاق خوابشان استراق سمع نشود .
یک افسر فوق متعصب اشتازی**مامور زیر نظر گرفتن یک نمایشنامه نویس معترض می شود . میزان تعصب فکری و ارادت افسر به نظام کمونیستی ( یا به گفته ی خودش سوسیالیسم ) در آغاز فیلم با نمایش بازجویی های بی رحمانه و بی گذشت از یک زندانی و تدریس جریان این بازجویی ها در دانشکده ی پلیس به بیننده القا می شود .
در ادامه است که با گرفتن ماموریت جدید ( جاسوسی از یک نمایشنامه نویس معترض ) فرصت پیدا می کند که خودی نشان داده و قدمهای بزرگی برای پیشرفت و ارتقای شغلی بردارد .
در جریان این ماموریت , افسر با بخشی از واقعیتهای نظام سیاسی و اجتماعی کشورش آشنا می شود . حقایقی که در اثر تعصب بیش از حد , در گذشته آنها را ندیده بوده . فساد اداری و اخلاقی و شهوت پایان ناپذیر مقامات به منافع شخصی و افزایش قدرت در برابر تلاش صادقانه و بی اجر و مزد معترضانی که دولت در پی نابودی شان بود , عشقهای پاک و بی شیله و پیله ی آنان که به آزادی باور داشتند در برابر هوسرانی و خودخواهی مقامات دولتی, افسر را تحت تاثیر قرار داده و سمت و سوی فکری اش را دگرگون می کند .
او می بیند که حتی عالی رتبه ترین مقامات دولتی هم دیکــتاتــــور بزرگ کشورشان , اریش هونه کر را مسخره می کنند و درباره اش لطیفه می گویند , در حالی که معترضان که مدام در معرض خطر تعقیب و دستگیری و آزار قرار دارند با ایمان کامل و اراده ای آهنین به دنبال اهدافشان هستند .
این فیلم به گونه ای بی عیب و نقص , تزلزل ایدئولــوژی های افراطی و پوشالی بودن تمام شعارهای پر زرق و برق حــزبی را به نمایش می گذارد . همه ی آن جیزهایی که با وزش نسیم آزاد.ی در آلمان شرقی نابود شدند و به تاریخ پیوستند .
کاری به نکات فنی فیلم ندارم . برای من نقطه ی اوج فیلم آن صحنه ای بود که افسر اشتازی ( شخصیت اصلی فیلم ) وارد آسانسور آپارتمانش می شود و کودک خردسالی هم با توپش به درون آسانسور می آید . کودک پس از نگاه طولانی به صورت افسر می گوید : تو واقعا برای اشتازی کار می کنی ؟ مرد با شگفتی می گوید : مگر تو می دانی اشتازی چیه ؟ کودک پیروزمندانه پاسخ می دهد : آره , پدرم می گه اونا آدمهای بدی هستند که مردم را می اندازن زندان .
مرد که دیگ غیرتش به جوش آمده با عتاب می گوید : عجب , … اسمش چیه ؟ و ناگهان به خاطر می آورد که شخصیتش در حال دگرگونی است . از دانستن نام پدر کودک صرف نظر میکند و در برابر پرسش : اسم چی ؟ می گوید : اسم توپت چیه ؟ کودک باز هم پیروزمندانه و با لحن عاقل اندر سفیه می گوید : عجب آدمی هستی ها !! توپها که اسم ندارند .
—————————————————————————————–
** پلیس مخفی ترسناک دولت آلمان شرقی , بچه های بالا !!

دستهها
پیوندها
Warning: Parameter 2 to wp_hide_post_Public::query_posts_join() expected to be a reference, value given in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 308
نوشتههای تازه
بایگانیها
- آوریل 2021
- دسامبر 2020
- نوامبر 2020
- سپتامبر 2015
- اکتبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- جولای 2013
- می 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010