سلام
حتما برای شما هم پیش آمده که در سایت یا وبلاگی با این عنوان برخورد کرده باشید : “جانور عجیب دریایی” و یا ایمیلی برایتان آمده باشد با عنوان حیوان عجیب یا ناشناخته ی دریایی و به دنبال آن عکسهای جانوران تماما مرده ای با شکل و شمایل عجیب و غریب برای اثبات ادعا .
عسکهایی مانند اینها :
کافی است کلید واژه ی ” پری دریایی ” یا ” موجود عجیب دریایی ” یا چیزی شبیه به این را در گوگل جست و جو کنید , به انبوهی از این موجودات ناشناخته بر می خورید که چند ویژگی مشترک دارند .
1 ) همگی مرده اند .
2 ) همگی ترکیبی از دو یا چند موجود کاملا آشنا برای ما هستند .
3 ) هیچ کدام تشریح نشده اند و از درون بدنشان هیچ خبری در دست نیست .
4 ) همگی دارای استخوانهایی هستند که از زیر پوستشان برجسته شده است .
5 ) همگی فک و دندانهای غیر عادی و مطلقا بدرد نخوری دارند .
در واقع ساخت مجسمه ها یا به قول گروهی تاکسی درمی های عجیب ایده ای است که سالهاست آقای تاکشی یامادا , مجسمه ساز ژاپنی را به خود مشغول کرده است . این مجسمه ها را اقای یامادا با الهام از بدن موجودات شناخته شده ی جهان می سازد ( به طور عمده ایشان به ماهی و انسان گرایش دارند ) .
بلافاصله پس از ساخته شدن هر مجسمه مردم زودباورتر آنرا به عنوان یک کشف شگفت آور و موجود ناشناخته به رسمیت می شناسند و شروع به تبلیغ آن می کنند . در حالی که اگر فقط چند ثانیه دقت کنید می بینید که این موجودات با این شکل و قیافه حتی برای چند ساعت هم نمی توانند زنده بمانند .
به عنوان مثال به آرواره های این پری نازنین دریایی نگاه کنید .
این دندانها به چه درد می خورند ؟ به درد گاز گرفتن و کندن یا بریدن و یا له کردن و یا جویدن ؟ کدامیک از این کارها از این دندانهای ناهمگون که ردیف بالا و پایینشان هیچ شباهتی به هم ندارند بر می آید ؟ این دهان همواره باز آیا می تواند چیزی را در خودش نگه دارد ؟
بینی اش که از همه جالب تر است , یک حفره ی بزرگ و خالی , بدون هیچ دریچه ای , بدون هیچ در و دروازه ای . هیچ موجود دریایی را سراغ دارید که دریچه های ورودی شش یا آبشش هایش این طور بی در و پیکر باشد ؟ چنین موجودی توان ادامه ی زندگی دارد ؟
پوستش هم در نوع خود جالب توجه است . به نظر شما جنسش گچ است یا چیزی مانند مخلوط چسب و رنگ و مل ؟
بنابراین اگر در برخورد با موضوع ها و مطالب دور از ذهن و شگفت آور کمی با احتیاط تر رفتار کنیم و اندکی پیرامونشان فکر کنیم قطعا نتیجه بدی نخواهیم گرفت .
این می شود همان خرد انتقادی که پیش از این برایتان شرح داده بودم .
نمونه ی چند جانور عجیب دست ساز :
برای دیدن دیگر عکسها به ادامه ی مطلب بروید .
سلام
عکس بالا از یک معدن طلا به نام “ سرا پلادا ” ( به معنی کوهستان برهنه ) در برزیل است . در سال 1373 در یک نشریه ی سینمایی یک عکس از این معدن را دیده بودم و پس از آن پیوسته این تصویر دهشتناک را در خاطر داشتم و بارها در اینترنت جست و جو کرده بودم شاید اطلاعاتی از آن پیدا کنم که هر بار تیرم به سنگ خورده بود ( سخت است که فقط با دیدن یک عکس بدون هیچ توضیحی درباره اش اطلاعات پیدا کرد ) , تا این که جمعه ی گذشته دوباره آنرا به خاطر آورده و این بار خیلی سریع به نتیجه رسیدم .
عمق توحش و فلاکت و فقری که در این عکسها مشهود است انسان را تکان می دهد . معدن سراپلادا در مرکز کشور برزیل قرار دارد , در ۴۳۰ کیلومتری مصب رود آمازون . یک معدن طلا که یکصد هزار نفر انسان که شاید تنها گناهشان فقر بوده باشد در آن به این شکل غیر انسانی و عصر حجری به کار گرفته شده بودند . به رسم همه ی جوامع دارای اختلاف طبقاتی فاحش , اینجا هم وجود این معدن کاملا پوشیده و مسکوت مانده بود تا این که در ۱۹۸۶ عکاس بزرگی به نام سباستیائو سالگادو با عکسهای هنرمندانه اش آنرا به جهانیان شناساند . شرم آور است که هزینه ی حقوق این افراد از هزینه ی تجهیز کردن معدن به آغازی ترین ( ابتدایی ترین ) فناوری ها مانند سطل و قرقره کمتر باشد . آنقدر شکل کار پیش پا افتاده و خطرناک است که می توان حدس زد مدیران و صاحبان معدن تنها فکرشان رسیدن خاک و سنگ به سطح زمین برای پالایش و جدا سازی بوده است و بس و حتی برای ثانیه ای هم به شرایط کاری کارگران و نیازهای آنها فکر نکرده اند .
معدن شباهت زیادی به لانه ی مورچگان دارد , با این تفاوت که انسانها حتی ذره ای از توانایی های مورچگان را ندارند .
افراد از سراشیبی های خطرناک و پله هایی با ارتفاع 3 تا 4 متر که نتیجه ی کنده کاری های قبلی معدن است پایین می رفته اند تا کیسه هایی حاوی سنگ و گل را بر روی شانه یا سر خود از نردبانهای بلند چند 10 متری بدون هیچ نرده و حفاظی بالا بیاورند . نردبانها همگی چوبی و همگی بدون هیچ حفاظی همزمان پذیرای دهها انسان باربر با بار سنگین بوده اند . اگر یکی از پله های نردبان دست بر قضا می شکسته فرد روی آن همه ی کارگران پایین تر از خودش را به پایین معدن پرتاب می کرده . نه لباس کار , نه کفش کار , نه کلاه ایمنی و نه هیچ چیز دیگر . همه چیز حکایت از بی اهمیت بودن جان این صدهزار نفر نزد صاحبان معدن و مقامات دولتی دارد .
این تصویر مربوط به سال 1983 است که معدن هنوز به بزرگی و ژرفای سال 1986 نرسیده بوده . پر واضح است که عکاس هم هنرمندی سالگادو را نداشته .
باورش سخت است که همه ای این اتفاقات حدود 25 سال پیش افتاده است .
خوشبختانه امروز معدن سراپلادا متروک و گودالی پر از آب است . اما فقر و سو استفاده از فقرا در برزیل و نقاط دیگر دنیا هنوز هم بی داد می کند . هرچند که برزیل همواره یکی از چند قدرت برتر اقتصادی دنیاست , اما این فضل پدر است و از فضل پدر مردم را هیچ حاصلی نیست ( همانگونه که برای مردم چین هم هیچ حاصلی از فضایل اخلاقی دولت پلیدشان نیست )
برای درک بهتر این شرایط می توان یکبار دیگر گفتار اراسموس در مورد ثروت را خواند ( در ستایش دیوانگی )
درگیری کارگر با سرباز ارتش , ارتش برزیل با عنوان : “جلوگیری از اجحاف در حق کارگران و به بردگی کشیدن ایشان” کنترل معدن را در اختیار گرفته بوده . البته از عکسها مشخص است که چقدر ارتش راست می گفته و به ادعاهایش عمل کرده بوده .”]
راه پایین رفتن کارگران در سوی چپ این عکس کاملا مشخص است . در سوی راست عکس هم نردبانها و راه بالا رفتن .
دستهها
پیوندها
Warning: Parameter 2 to wp_hide_post_Public::query_posts_join() expected to be a reference, value given in /home/vehcom/domains/parsaveh.com/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 324
نوشتههای تازه
بایگانیها
- سپتامبر 2023
- آوریل 2021
- دسامبر 2020
- نوامبر 2020
- سپتامبر 2015
- اکتبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- جولای 2013
- می 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010