در رسانه ها آمده بود که یک شاهزاده خانم سعودی به نگهبانش تـــجاوز کرده است . این نگهبان انگلیسی اعلام کرده بود که این شاهزاده خانم همواره در حال نوشیدن الکل و استفاده از مواد مخدر بوده و رفتارهای جنــسی ناشایستی هم داشته . جزییات این رویداد از خبرهای منتشر شده در ایران پیدا نبود . پس جست و جو کردم , در این مورد چیزی دستگیرم نشد , اما آن چیزی که هم آبشخورهای ( منابع ) فارسی و هم انگلیسی به فراوانی نشان می دهند خبرهایی از این دست است .
شاهزاده ی هم جنس باز سعودی عبدالعزیز بن ناصر خدمتکارش را کشت . فلان شاهزاده به بهمان کس تجاوز کرد . رفتارهای هیستریک جنسی و آزار خدمتکاران باعث تحت تعقیب قرار گرفتن فلان شاهزاده شد .
حتی برخی از اسناد ویکی لیکس بیانگر زندگی زیر زمینی بسیاری از اشراف زادگان جوان سعودی هستند که پارتی های شبانه ی برهنه و آزاد را به فراوانی برگزار می کنند , اما با تدابیر شدید امنیتی و پنهان کاری های زیاد , برای در امان ماندن از پلیس مذهبی !!!!
این که کیفیت تجاوز آن شاهزاده خانم به خدمتکارش چه بوده و این که شراب می خورده و مواد مصرف می کرده به خودی خود اهمیتی ندارد . به هر حال او هم انسان است و غریزه دارد و نیازهای روانی و بدنی .
برگزاری پارتی های برهنه و با لباس شنا و همانند اینها هم امری است که به همان نیازها بر می گردد و خودشان می دانند صلاحشان چیست . آن چیزی که مهم است این است که انسان , انسان است , غریزه دارد , جان دارد , نیاز و روح و روان دارد و می خواهد زندگی کند .
شاید بسیاری از مردم جهان بتوانند با هدف بدست آوردن بهشت برین در زندگی این جهانی پا بر سر همه یا بخشی از نیازها و غرایزشان بگذارند , اما نمی توان توقع داشت که همه این چنین مقدس و نورانی باشند و باور دارم که با وضع قانون و مقررات و برخورد های قضایی و پلیس مذهبی و مانند اینها نمی توان فرهنگ بهشت گرایی را در جوامع نهادینه کرد .
به تجربه ثابت شده است که سخت گیری و وضع قوانین محدود کننده نه تنها غرایز آدمی را از بین نمی برد , بلکه شدتشان را بیشتر می کند و حتی غرایز سرکوب شده به راحتی راه به رفتارهای پلید و جنایتکارانه هم خواهند برد .
همانطور که در آغاز حکومت طالبان بر افغانستان ( سال 75 خورشیدی ) و وضع قوانین محدود کننده برای زندگی اجتماعی زنان , آمار فحشا و تولید انواع مواد مخدر با چنان رشد فزاینده ای روبرو شدند که حافظه ی تاریخ هرگز فراموشش نخواهد کرد .
جامعه ی امروز عربستان شاید یک نمونه ی بسیار مفید برای بررسی نتایج بهشت گرایی دولتی باشد . نسل گذشته ای که سراسر تعصب و محدودنگری است در برابر نسل جدیدی که شورش کرده و زندگی را بیش از بهشت می خواهد . خبرهای مرتبط را با یک جست و جوی کوتاه اینترنتی به راحتی و فراوانی پیدا خواهید کرد .
شاید بتوان گفت که بهترین الگوی زندگی اجتماعی را همان کشور هایی به دست آورده اند که آزادی را سر لوحه ی زندگی قرار داده اند . در جامعه ی آزاد هم می توانی به دنبال بهشت باشی و هم هــم جنـــــس گرا باشی و هم می توانی به دنبال آزادی جنــســی بروی یا برهنــه گرا باشی یا هر چیز دیگر . انتخاب با توست و کسی هم دست و پایت را نمی بندد . آنوقت غرایز انسانی سر از جنایت و زیاده روی در نمی آورند و قطعا جامعه , اخلاقی تر خواهد بود .
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش ( کوش )
هر کسی آن درَوَد عاقبت کار که کِشت
همه کس طالب یارند , چه زیبا و چه زشت
همه جا خانه ی عشق است , چه مسجد چه کنشت
سر تسلیم من و خشت در میکده ها
مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت
نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب و است و که زشت
نه من از پرده ی تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز ازل گر به کف آری جامی
یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت
این یک مطلب شاد و تفریحی نیست , اما اندوهناک و تاسف برانگیز هم نیست , چون اتفاقی که در ادامه شرحش می آید با میل و اراده و اختیار کامل همه ی بوجود آورندگانش بوده و همگی سرنوشتشان را خودشان انتخاب کرده اند .

جیمز جونز مقدس
در سالهاي آغازین دهه ي 60 ميلادي در ايالت کاليفرنياي آمريکا کشيشي به نام جيمز جونز از اهالي اينديانا فرقه اي مذهبي را بنيان گذاري کرد که بر پايه ي شعارهايي مثل برابري سياه و سفيد و تسويه ي جامعه و دولت از پليدي و فساد استوار بود . در کوتاه زماني گروه بزرگي از مردم گرداگرد او جمع شدند و شمار پيروانش بسيار زياد شد .
گويا شرايط اجتماعي نامناسبي که در سالهاي پس از پايان جنگ ويتنام بر آمريکا مستولي شده بود و شدت گرفتن احساسات نژاد پرستانه در برخي ايالتهاي آمريکا باعث شده بود تا کسب و کار جيمز جونز رونق زيادي بگيرد و شدت شيفتگي مردم به او به درجه اي برسد که در يکي از سخنراني هايش اعلام کند :
” اگر خدا را در وجود من مي بينيد اشکالي ندارد “ !!!!
( بقیه در ادامه ی مطلب )